هنوز به یادتم
از کدامین خاطره بی تو بودن بگویم . از کدامین لحظه های تنهاییم بگویم . از کدامین مرگ خنده هایم بگویم .
آری سوختم و خاکستری بیش نبودم در تب عشق تو . باور بدار وبدان تنهایم .
در عمیقترین اعماق غمم هنوز شعله عشق تو مشعل روشنبخش وجودم است .
نگاهت را نگیر از من لحظه ای مرا ترک نکن که وابسته دیوانه تو هستم.
سخت است بگویم نرو و سخت است بگویم بمان میدانی چرا چون دوست دارم تو خود بگویی .
ایستاده ای همچون یادها در یادم . دوست ندارم طعم جدایت را بدانم .
غرق در تمنای عشقت شده هدف زندگیم باز میگویی برو . باز داغ دلهره های جدایی را تکرار میکنی .
یک روز خبر آوردند که عشقت رفته از این شهر تویی که بهانه هر شب و روزم بودی تویی که تو بودی جدا از نامهربانیها بازم تنهام گذاشتی تو این شهر پر از دروغ . قصه شیرین وفرهاد شده این روزها عادت دروغین برای عشقها ولی باور کن هنوز به یادتم.