رضا صادقي » کما » وقتي نمي بينم تو رو
دلم برات تنگه عزيز يادي نميکني ز من
دارم ديوونه مي شم و نمي بيني نياز من
مي خوام ببينمت ولي فاصله از من تا خداست
خودم هزار و يک طرف همه حواسم به شماست
وقتي نمي بينم تورو چشمامو واسه کي بخوام
نفس برام سمي مي شه هوا رو واسه کي بخوام
انگار نه انگار که دلي براي بودن تو بود
رفتي و بين آدما شدم يکي بود و نبود
يه جور واقعي تو رو حس مي کنم توي تنم
به جون تو بدون تو ديگه دارم دق مي کنم
صورت ماه تو عزيز ديواراي خونه شده
هر کي ميبينتم ميگه طفلکي ديوونه شده
تو رو خدا راضي نشو بيشتر از اين هدر بشم
ديگه بسه راضي نشو اين جوري در بدر بشم