لحظه ی به تو رسیدن یه تولد دوبارس
شهر چشم تو رو داشتن یه غروب پر ستارس
خواستن دستای گرمت مث ماجرا می مونه
برق الماسای چشمت مث کیمیا می مونه
اگه تو قسمت من شی می زنم یه رنگ تازه
اسم من کنار اسمت
اسم من کنار اسمت قصر خوشبختی میسازه
تو رو هر کی داشته میره تا قله خورشید
با تو میشه غصه ها رو به زلال چشمه بخشید