loading...
soksok
soksok بازدید : 52 یکشنبه 11 دی 1390 نظرات (0)
EXEX
کودک وحشی، به کودکی اطلاق می‌شود که از سنین بسیار پایین، دور از اجتماع انسانی زیسته است و از مراقبت و عواطف انسانی، رفتارهای اجتماعی و از همه مهم‌تر زبان بشری، چیزی نمی‌داند ( یا تجربه‌ی بسیار کمی از آن‌ها دارد ).
کودک وحشی، به کودکی اطلاق می‌شود که از سنین بسیار پایین، دور از اجتماع انسانی زیسته است و از مراقبت و عواطف انسانی، رفتارهای اجتماعی و از همه مهم‌تر زبان بشری، چیزی نمی‌داند ( یا تجربه‌ی بسیار کمی از آن‌ها دارد ). بعضی از این کودکان وحشی توسط دیگران ( معمولاً والدین خودشان ) زندانی بوده‌اند؛ گاه، والدینی که نمی‌توانند از پس اختلالات جسمی و ذهنی کودکانشان بربیایند، آنان را به حال خود رها می‌کنند. کودکان وحشی پیش از آن که به حال خود رها شوند یا از خانه فرار کنند، ممکن است مورد سوء استفاده‌ی شدیدی قرار گرفته باشند یا آسیب‌های روانی جدی بر آن‌ها وارد آمده باشد. طبق گزارش‌ها، برخی از این کودکان، توسط حیوانات، بزرگ می‌شوند و برخی دیگر، به تنهایی در طبیعت وحشی، روزگار می‌گذرانند. بیش از صد مورد کودک وحشی گزارش شده است. ما ۱۰ تا از آن‌ها را که در زمان خود معروف شده‌اند، در اینجا می‌آوریم.


۱۰) دینا سانیچار، پسر گرگی هند

تاریخ پیدا شدن : ۱۸۶۷
سن هنگام پیدا شدن : ۶
محل : سکندرا
مدت زمان زندگی در طبیعت : ۶ سال
حیوانات : گرگ‌ها



گفته می‌شد «دینا سانیچار»، یکی از پسرهایی که در پرورشگاه سکندرا زندگی می‌کرد، دچار معلولیت‌های ذهنی است. او را در سال ۱۸۶۷، هنگامی که شش سال سن داشت، از غار گرگ‌ها بیرون آوردند. چند شکارچی در جنگل‌های «بلندشهر» از دیدن پسری که روی چهار دست و پا دویده و به دنبال یک گرگ، وارد لانه‌ی گرگ‌ها شد، در شگفت ماندند. این چنین بود که دینا سانیچار پیدا شد. آن‌ها با استفاده از دود، گرگ و همراهش را بیرون آوردند و گرگ را با شلیک گلوله کشتند.

دینا، در ابتدا، عادات یک حیوان وحشی را از خود بروز می‌داد؛ او جامه‌هایش را می‌درید و از زمین غذا می‌خورد. دینا سرانجام غذای پخته را با غذای خام جایگزین ساخت اما هرگز صحبت کردن نیاموخت. ظاهراً دینا به تنباکو هم معتاد شد. وی در سال ۱۸۹۵ مُرد.



۹) کامالا و آمالا، دختران گرگی میدناپور

تاریخ پیدا شدن : ۱۹۲۰
سن هنگام پیدا شدن : ۸ (کامالا)، 1.5 (آمالا)
محل : میدناپور، هند
مدت زمان زندگی در طبیعت : ۸ سال ، ۱ سال
حیوانات : گرگ‌ها



شاید یکی از مشهورترین و بحث‌برانگیزترین ماجراهای مربوط به کودکان وحشی، ماجرای «کامالا» و «آمالا» باشد. کامالا و آمالا، دو تن از جالب‌ترین افراد، در میان کودکان وحشی هستند. این دختران گرگی، کنار هم، در لانه‌ی گرگ‌ها پیدا شدند. در آن زمان، آمالا ۱۸ ماهه بود و کامالا هشت سال داشت. با این حال، گفته می‌شد این دو خواهر نیستند، بلکه در سال‌های متفاوتی، به حال خود رها شده‌اند یا این که گرگ‌ها آن‌ها را برداشته‌اند.

در همان سال، کشیش «جوزف سینگ» ، یک مبلغ مذهبی که اداره‌ی پرورشگاهی در شمال هند را بر عهده داشت، شایعاتی شنید درباره‌ی دو موجود شبح‌مانند، که در جنگل بنگال، در نزدیکی «میدناپور»، دسته‌ای از گرگ‌ها را همراهی می‌کنند. روستاییان محلی از این ارواح می‌ترسیدند، اما بر اساس عرف منطقه، حق نداشتند به گرگ‌ها آسیبی برسانند. سینگ، که کنجکاو شده بود، بر بالای یک درخت، مخفیگاهی ساخت مشرف به لانه‌ی دسته‌ی گرگ‌ها. لانه، در واقع، یک پشته‌ی قدیمی ده پایی موریانه‌ها بود که با گذشت زمان، گود و میان‌تهی گشته بود. با بالا آمدن ماه، سینگ، گرگ‌ها را دید که یکی یکی بیرون می‌آیند. سپس، دو موجود خمیده و ترسناک ظاهر شدند. این دو موجود سرهای خویش را کمی بیرون آوردند، هوای شبانه را بو کشیدند و آن‌گاه به بیرون جهیدند. این «اشباح» بر اساس توصیفات سینگ در دفتر خاطراتش، موجوداتی بودند : «…بسیار مخوف و ترسناک…دست، پا و بدنی همچون انسان داشتند، اما سرهایشان، جسم گردی بود از چیزی که شانه‌ها و قسمت فوقانی بالاتنه‌شان را می‌پوشاند…چشم‌هایشان، درخشان و نافذ بود و شباهتی به چشم انسان‌ها نداشت…هر دوی آن‌ها روی چهار دست و پا می‌دویدند».

ظاهرا،ً در این دخترها، اثری از رفتار و افکار انسانی نبود. گویی آن‌ها ذهن یک گرگ را داشتند. هر لباسی که به تنشان پوشانده می‌شد را پاره می‌کردند، فقط گوشت خام می‌خوردند، هنگام خواب به صورت دایره‌ای و خمیده به هم می‌چسبیدند، در خواب تکان‌های ناگهانی می‌خوردند و خرناس می‌کشیدند، تنها بعد از طلوع آفتاب بیدار می‌شدند، زوزه می‌کشیدند و می‌خواستند دوباره آزاد شوند. کامالا و آمالا آن‌قدر چهار دست و پا راه رفته بودند که تاندول‌ها و مفاصلشان کوتاه شده بود، به همین دلیل قادر نبودند پاهایشان را راست نگه دارند یا حتی برای راه رفتن روی دو پا، کوششی نشان دهند. آن‌ها هرگز لبخند نزدند و علاقه‌ای به ارتباط با انسان‌ها نشان ندادند. تنها احساسی که در چهره‌شان دیده می‌شد، ترس بود. حتی حواس این دو نیز همچون حواس گرگ‌ها شده بود. به گفته‌ی سینگ، شب‌ هنگام، چشمان آنان بینایی خارق‌العاده‌ای داشت و مثل چشم گربه‌ها می‌درخشید. قدرت شنوایی آن‌ها نیز بسیار قوی بود، اما به نظر می‌رسید صدای انسان‌ها برای گوش‌هایشان غریب و غیر قابل شنیدن است.

سینگ، به عنوان مردی فقیر اما تحصیل‌کرده، تمام تلاش خود را کرد تا وظیفه‌ی خود مبنی بر بهبود حال کامالا و آمالا را به بهترین نحو ممکن انجام دهد. وی که به نظریه‌ی رشد گیاه‌وار کودکان اعتقاد داشت، این طور نتیجه گرفت که عادات گرگی کامالا و آمالا، به نحوی مانع از بروز آزادانه‌ی خصایل انسانی آن‌ها می‌شود. سینگ احساس می‌کرد وظیفه دارد ( حداقل به دلایل مذهبی ) که این این دو دختر را از روش زندگی گرگ‌وارشان جدا کند و زمینه‌ی ظهور انسانیت دفن‌شده‌ی آنان را فراهم آورد. متأسفانه، پیش از آن که کار پژوهشی وی پیشرفت کند، دختر کوچکتر، آمالا، بیمار شد و جان داد. این واقعه، برای کامالا که تازه ترسش از انسان‌های دیگر و محیط پرورشگاه ریخته بود، ضربه‌ی مهلکی محسوب می‌شد. کامالا مدت زیادی عزا گرفت و سینگ، می‌ترسید او هم جانش را از دست بدهد. اما سرانجام کامالا بهبود یافت و سینگ برنامه‌ی بهبودی بیمار را آغاز کرد.



۸) دانیل، پسر بزی آند

تاریخ پیدا شدن : ۱۹۹۰
سن هنگام پیدا شدن : ۱۲
محل : آند، پرو
مدت زمان زندگی در طبیعت : ۸ سال
حیوانات : بزها



پسر بزی آند در سال ۱۹۹۰ در آند، پرو پیدا شد و گفته می‌شود که هشت سال توسط بزها بزرگ شده است. وی با خوردن شیر آن‌ها و تغذیه از ریشه‌ها و دانه‌ها زنده مانده بود. دانیل در طبیعت، و با مشخصه‌های بارز زندگی وحشی بزرگ شده بود.

او روی چهار دست و پا راه می‌رفت و دست‌ها و پاهایش آن‌قدر زخم شده‌بودند که سفت شده و برایش حکم سم را پیدا کرده بودند. وی می‌توانست با بزها ارتباط برقرار کند اما نتوانست زبان بشر را یاد بگیرد.

پسر بزی آند پس از پیدا شدن، توسط تیمی از دانشگاه پزشکی «کانزاس» تحت بررسی و آزمایش قرار گرفت. نام او را «دانیل» گذاشتند.



۷) پسر-آهوی کوهی سوریه‌ای

تاریخ پیدا شدن : ۱۹۴۶
سن هنگام پیدا شدن : تقریباً ۱۰
محل : صحرای سوریه
مدت زمان زندگی در طبیعت : ۹ سال
حیوانات : آهوان کوهی



پسری که حدوداً ۱۰ سال سن داشت در میان گله‌ای آهوان کوهی در صحرای سوریه پیدا شد. او را به کمک یک جیپ عراقی گرفتند، چون می‌توانست با سرعت ۵۰ کیلومتر در ساعت بدود. اگرچه وی به طرز وحشتناکی لاغر بود، اما می‌گفتند بسیار سالم و تندست است و عضلاتی پولادین دارد. این پسر را گرفتند و دست و پایش را بستند.

به گفته‌ی آرمن، پسر-آهوی کوهی سوریه‌ای در سال ۱۹۵۵ هنوز زنده بود و سعی کرده بود از وضعیت نامطلوبی که در آن زندانی شده بود، فرار کند. من احساسات شما را با بیان کارهایی که برای جلوگیری از این اقدام او انجام گرفت، جریحه‌دار نمی‌کنم.

آنچه که Magazine Life در تاریخ ۹ سپتامبر۱۹۴۶ نوشته بود، تا حد زیادی با گزارش‌های دیگر مطابقت دارد. گزارش می‌گوید یک ماه پیش، گروهی از شکارچیان، پسری پیدا کرده‌اند که وحشی و آزاد در میان گله‌ای از آهوان کوهی، در دشت سوریه می‌دویده است. گویا، وی، که در زمان پیدا شدن ۱۰ الی ۱۴ سال داشت، در کودکی به حال خود واگذاشته شده بود. بعد از پیدا شدن، او را به آسایشگاه بیماران روانی انتقال داده بودند. Sunday Express نیز گزارش مشابهی ارائه کرده، با این تفاوت که سرعت پسر را ۵۰ متر در ساعت قلمداد کرده است نه ۵۰ کیلومتر در ساعت.



۶) بلو، پسر شامپانزه‌ای نیجریه‌ای

تاریخ پیدا شدن : ۱۹۹۶
سن هنگام پیدا شدن : ۲
محل : نیجریه
مدت زمان زندگی در طبیعت : ۱ سال
حیوانات : شامپانزه‌ها



«بلو»، پسر شامپانزه‌ای نیجریه‌ای را هنگامی که دو سال داشت، در سال ۱۹۹۶ پیدا کردند. والدینش احتمالاً وی را که دچار معلولیت جسمی و ذهنی بود، در شش ماهگی رها کرده بودند، کاری که معمولاً چادرنشینان «فولانی»، ساکنان بخش عمده‌ای از منطقه‌ی «ساحل» در غرب آفریقا، با کودکان معلولشان انجام می‌دهند و امری عادی محسوب می‌شود.

بلو که گفته می‌شود توسط شامپانزه‌ها سرپرستی و بزرگ شده بود، میان یک خانواده‌ی شامپانزه، در ۱۵۰ کیلومتری جنوب «کانو» واقع در شمال نیجریه پیدا شد. زمانی که این ماجرا، شش سال بعد در سال ۲۰۰۲ به چند خبرگزاری رسید، بلو در خانه‌ی بی‌سرپرستان Tudun Maliki Torrey در کانو ساکن شده بود.

بلو، زمانی که تازه پیدا شده بود، مثل یک شامپانزه راه می‌رفت، او از پاهایش بهره می‌گرفت اما دست‌هایش را روی زمین می‌کشید. وی شب‌ها در خوابگاه به این سو و آن سو می‌پرید، بچه‌های دیگر را آشفته می‌کرد و همه چیز را پرت می‌کرد و می‌شکست. شش سال بعد، بلو بسیار آرام‌تر شده بود، اما همچنان مثل شامپانزه‌ها به این سو و آن سو می‌پرید، صداهای شامپانزه‌وار در می‌آورد و چند بار با مشت به سرش می‌زد. بلو در سال ۲۰۰۵ از دنیا رفت.



۵) جان سبونیا، میمون-پسر اوگاندایی

تاریخ پیدا شدن : ۱۹۹۱
سن هنگام پیدا شدن : ۶
محل : اوگاندا
مدت زمان زندگی در طبیعت : ۳ سال
حیوانات : میمون‌ها



«جان سبونیا» در اوایل دهه‌ی ۱۹۸۰ به دنیا آمده بود. وی بعد از مشاهده‌ی قتل مادرش به دست پدر خودش، از خانه فرار کرده بود ( احتمالاً در آن زمان حدود سه سال داشته ). باور عام و پذیرفته بر این است که میمون‌های سبز آفریقایی (green African vervet monkeys) حداقل تا اندازه‌ای مراقبت از او را در جنگل بر عهده گرفته‌اند. جان، در سال ۱۹۹۱، وقتی در درختی پنهان شده بود، توسط یک زن یا دختر قبیله ( به نام میلی ) پیدا شد. «میلی» با اهالی روستا بازگشت و در این مورد، نه تنها خود جان در برابر اسیر شدن مقاومت کرد- چیزی که معمولاً اتفاق می‌افتد- بلکه خانواده‌ای که سرپرستی‌اش را بر عهده گرفته بودند نیز، با پرتاب چوب به سمت روستاییان، به دفاع از او برآمدند.

گزارشات اولیه حاکی است که تمام بدن جان با موهایی موسوم به هایپرتریکوسیس پوشیده شده بود. در مدفوع وی، کرم‌هایی به طول نیم متر وجود داشت. وقتی او را گرفتند و تمیزش کردند، معلوم شد تمام تنش پر از شکاف و خراش است و زانوهایش به دلیل چهار دست و پا راه رفتن، زخمی است. هویت جان سبولینا در همین زمان مشخص شد. میلی، جان را به «پل و مولی واسوا»، مدیران یک مؤسسه‌ی خیریه، سپرد. جان در ابتدا نمی‌توانست حرف بزند یا گریه کند اما بعدها یاد گرفت صحبت کند. این بدان معناست که وی پیش از زندگی در طبیعت، تا حدی حرف زدن را یاد گرفته بود.

او حالا نه تنها حرف می‌زند، بلکه آواز نیز می‌خواند و همراه گروه کر کودکان «مروارید آفریقا» به سفر می‌رود. بی‌بی‌سی، مستندی از ماجرای جان ساخت به نام «گواه زنده» (Living Proof). این مستند در ۱۳ اکتبر ۱۹۹۹ به نمایش درآمد.



۴) ترایان کالدارار، پسر سگی رومانیایی

تاریخ پیدا شدن : ۲۰۰۲
سن هنگام پیدا شدن : ۷
محل : براشوف، رومانی
مدت زمان زندگی در طبیعت : ۳ سال
حیوانات : سگ‌ها



«ترایان کالدارار»، پسری رومانیایی بود که سه سال، دور از خانواده‌اش، یک زندگی وحشی در پیش گرفته بود. گفته می‌شود او به دلیل خشونت‌های خانوادگی، خانه‌اش را ترک کرده بود. مادرش، «لینا کالدارار»، گفت که پسرش را دوست می‌داشته، اما همسرش مرد خشنی بوده و همواره لینا را کتک می‌زده. وقتی او ترایان را گم کرد، بسیار آزرده‌خاطر شد و این امید را در خود پرورش داد که شاید خانواده‌ی دیگری، سرپرستی ترایان را بر عهده گرفته‌اند. او گفت : «وقتی فرار کردم، ارتباطم با ترایان قطع شد، با این حال، سعی کردم او را پس بگیرم. هر کاری کردم، او ( پدر ترایان ) اجازه نداد بچه‌ام را پس بگیرم. او گفت بچه مال خودش است».

اگرچه ترایان کالدارار وقتی پیدا شد، هفت ساله بود، اما جسم یک بچه‌ی سه ساله را داشت. او نمی‌توانست صحبت کند، لخت بود و در یک جعبه‌ی مقوایی پوشیده با پلی‌اتیلن زندگی می‌کرد. وی از نرمی استخوان شدیدی رنج می‌برد، زخم‌های عفونی داشت و جریان خونش احتمالاً به دلیل سرمازدگی، بسیار ضعیف بود. به اعتقاد دکترها، امکان نداشت ترایان به تنهایی زنده مانده باشد. آنان این طور نتیجه گرفتند که تعداد زیادی از سگ‌های ولگرد حومه‌ی شهر ترانسیلوانیا به او یاری رسانده‌اند. وقتی ترایان پیدا شد، جسد سگی در کنارش بود که ظاهراً وی از آن تغذیه می‌کرده.

ترایان کالدارار، بعد از آن ‌که اتومبیل یک چوپان به نام «مونالسکو یوان» از کار افتاد، پیدا شد. آقای یوان مجبور شده بود پیاده از مرتع خود بازگردد. در این زمان او کودک را پیدا کرده، به پلیس خبر داده بود. پلیس کمی بعد ترایان را گرفت. ترایان همچون یک شامپانزه راه می‌رفت و خوابیدن زیر تخت را به خوابیدن روی آن ترجیح می‌داد. به گزارش دکتر «مرسیا فلوریا»: «او را در وضعیتی حیوانی یافته بودند و حرکات او نیز حیوان‌گونه است. این شواهد نشان می‌دهند که وی در یک محیط اجتماعی رشد نیافته. وی در نبود غذا، بسیار آشفته می‌شود. در تمام مدت به دنبال غذاست. وی بعد از خوردن غذا می‌خوابد».



۳) راچام پنگینگ، دختر جنگل کامبوج

تاریخ پیدا شدن : ۲۰۰۷
سن هنگام پیدا شدن : ۲۹
محل : جنگل کامبوج
مدت زمان زندگی در طبیعت : ۱۹ سال
حیوانات : حیوانات مختلف



دختر جنگل کامبوج، زنی کامبوجی است که در ۱۳ ژانویه‌ی ۲۰۰۷، در جنگل «ایالت راتانکیری» پیدا شد. خانواده‌ای در یک روستای نزدیک به محل، ادعا کردند که این زن، دختر آن‌ها، «راچام پنگینگ» است که ۲۹ یا ۳۰ سال دارد ( متولد ۱۹۷۹ ) و ۱۸ یا ۱۹ سال پیش ناپدید شده. ماجرای راچام، به عنوان یک کودک وحشی که سال‌های زیادی از عمر خود را در جنگل گذرانده است، پوشش خبری وسیعی داشت.

راچام، پس از آن که در ۱۳ ژانویه‌ی ۲۰۰۷، ژولیده، لخت و وحشت‌زده، در جنگل‌های انبوه ایالت راتانکیری واقع در دورترین نقطه‌ی شمال شرقی کامبوج پیدا شد، مورد توجه بین‌المللی قرار گرفت. وقتی یک روستایی متوجه شد از غذای موجود در جعبه‌ی ناهار خبری نیست، آن ناحیه را تحت نظر گرفت، چشمش به این زن افتاد و چند تن از دوستانش را برای گرفتن او گرد آورد.

پدر راچام، افسر پلیس، کسور لو لانگ، او را از روی زخمی که روی پشتش داشت شناسایی کرد. وی اظهار داشت راچام پنگینگ در سن ۸ سالگی، هنگامی که همراه خواهر شش ساله‌اش، گله‌ی گاوها را هدایت می‌کرد، ناپدید شده بود ( خواهرش نیز همین‌طور ). یک هفته بعد از پیدا شدن، راچام در تطبیق خود با زندگی متمدن، دچار مشکل شد. به گزارش پلیس محلی، او تنها می‌توانست سه کلمه بگوید : «پدر»، «مادر» و «شکم‌درد». یک روانشناس اسپانیایی که این دختر را دیده بود، گفت او «می‌تواند چند کلمه بگوید و با دیدن بازی‌هایی که در آن‌ها آیینه و اسباب‌بازی‌هایی به شکل حیوانات وجود دارد، لبخند می‌زند» اما راچام هرگز به زبانی که قابل درک باشد، صحبت نکرد. او هنگام گرسنگی و تشنگی، به دهانش اشاره می‌کرد و ترجیح می‌داد به جای این‌که به صورت قائم قدم بردارد، روی چهار دست و پا راه برود. خانواده‌ی راچام مجبور بودند تمام مدت مراقبش باشند تا به جنگل فرار نکند. راچام پنگینگ بارها سعی کرده بود به جنگل بازگردد. مادرش مرتب ناچار بود لباس‌های راچام را را تنش کند زیرا او می‌خواست آن‌ها را از تنش بیرون بیاورد. بر اساس اظهارات یکی خبرنگار از «گاردین»، خانواده‌ی راچام، مراقبت فراوانی از وی به عمل می‌آوردند و این زن غمگین و بی‌توجه می‌نمود، هرچند شب‌ها بی‌قرار می‌شد. در ماه مه ۲۰۱۰، راچام پگینگ به جنگل فرار کرد. علی‌رغم جست و جوها، کسی نتوانسته او را پیدا کند.



2) پسر پرنده‌ای روسی

تاریخ پیدا شدن : ۲۰۰۸
سن هنگام پیدا شدن : ۷
محل : ولگوگراد، روسیه
مدت زمان زندگی در طبیعت : ۷ سال
حیوانات : پرندگان



در سال ۲۰۰۸، مددکاران روسی، یک «پسر پرنده‌ای» پیدا کردند، که مادرش او را در لانه‌ی پرندگان بزرگ کرده بود. این پسر تنها می‌توانست از طریق جیک جیک کردن ارتباط برقرار کند. به گفته‌ی مقامات، این بچه‌ی وانهاده‌شده را در یک آپارتمان کوچک دو اتاقه در حالی یافته بودند که با قفس‌هایی پر از پرنده، غذای پرندگان و مدفوع آنان، احاطه شده بود.

به گزارش روزنامه‌ی روسی «پراودا» پسر پرنده‌ای از زبان انسانی چیزی نمی‌فهمید و با جیک جیک کردن و تکان دادن بازوانش، ارتباط برقرار می‌کرد. فعال اجتماعی، «گالینا ولسکایا»، که در نجات کودک از خانه‌اش در «کروسکی»، ولگوگراد، شرکت داشت، اظهار کرد مادر ۳۱ ساله‌ی این پسر، با او همچون سایر حیواناتش رفتار می‌کرده و هرگز با وی سخن نمی‌گفته. خانم ولسکایا گفت : «وقتی با او حرف می‌زنیم، جیک جیک می‌کند».

مقامات روسی اعلام کردند که کودک از لحاظ جسمی آسیبی ندیده است اما از «سندروم ماگلی» رنج می‌برد و قادر به برقراری ارتباط عادی با انسان‌ها نیست. نام این سندروم، از شخصیت «کتاب جنگل» گرفته شده؛ ماگلی در این داستان، پسربچه‌ای است که توسط حیوانات وحشی بزرگ می‌شود.

پراودا این گونه نوشت : « ( مادر وی ) از پرندگان خانگی نگهداری می‌کرد و به پرندگان وحشی غذا می‌داد. هرگز نه پسرک را زده بود و نه بدون غذا رهایش کرده بود، اما هیچ وقت با او صحبت نکرده بود. این پرندگان بودند که با وی ارتباط برقرار کرده، زبان پرنده‌ای یادش داده‌اند. او فقط جیک‌جیک می‌کند و وقتی می‌فهمد کسی منظورش را متوجه نشده، دست‌هایش را مثل پرنده‌ها تکان می‌دهد». این مادر، بعد از آن‌ که پسرک پیدا شد، یک فرم رضایت امضا کرد. براساس این فرم، وی باید کودکش را آزاد می‌کرد تا تحت مراقبت قرار گیرد. گزارش‌ها حاکی از آن هستند که پسر پرنده‌ای موقتاً به یک آسایشگاه روانی منتقل شده بود، اما بعد از مدت کوتاهی، او را به مرکز مراقبت‌های روانپزشکی فرستاده‌ بودند.



۱) اکسانا مالایا، دختر سگی اوکراینی

تاریخ پیدا شدن : ۱۹۹۱
سن هنگام پیدا شدن : ۸
محل : بلاگوشچنکا، اوکراین
مدت زمان زندگی در طبیعت : ۵ سال
حیوانات : سگ‌ها



«اوکسانا مالای» نه یک کودک وحشی بود، نه یک کودک محبوس، بلکه کودکی بود وانهاده، که بیشتر دوران طفولیت خود را از ۳ تا ۸ سالگی، در لانه‌ی سگ‌ها، پشت باغچه‌ی خانه‌ی خانوادگی خود در «نوایا بلاگوشچنکا»، اوکراین، گذرانده بود، هر چند، گاهی به خانه می‌آمد و والدین الکلی و اهمال‌گر خویش را ملاقات می‌کرد.

والدین دائم‌الخمر اکسانا، نمی‌توانستند از او نگهداری کنند و به همین دلیل اکسانا در سه سالگی از خانه‌اش تبعید شد. آنان در منطقه‌ای فقیرنشین زندگی می‌کردند و سگ‌های وحشی بسیاری در آن خیابان‌ها پرسه می‌زدند. اکسانا در یک کپر، که محل زندگی این سگ‌ها بود و پشت خانه‌اش قرار داشت، پناه جست. وی تحت مراقبت سگ‌ها قرار گرفت و حرکات و رفتارهای آنان را آموخت. رابطه‌ی اکسانا با سگ‌ها آن‌قدر قوی بود که وقتی مقامات برای نجاتش آمدند، در ابتدا توسط سگ‌ها رانده شدند. اعمال و صداهای او، تقلیدی از سرپرستانش بود. دختر سگی خرناس می‌کشید، پارس می‌کرد، روی چهار دست و پا راه می‌رفت، مثل یک سگ وحشی قوز می‌کرد، پیش از خوردن غذا آن را بو می‌کشید و دارای حواس بسیار قوی بینایی، شنوایی و بویایی بود. وقتی اکسانا را نجاتش دادند، او تنها کلمات «بله» و خیر» را می‌دانست.

اکسانا، بعد از پیدا شدن، کسب مهارت‌های عادی اجتماعی و عاطفی انسانی را دشوار یافت. وی، محروم از هرگونه محرک اجتماعی و فکری، تنها، از حمایت عاطفی سگ‌های همراهش برخوردار گشته بود. از آن‌جایی که اکسانا در محیط اجتماعی از زبان استفاده نکرده بود، وی در بهبود مهارت‌های زبانی با مشکل مواجه می‌شد.

اوکسانا در سال ۲۰۱۰، ۲۶ ساله است. او در محل نگهداری معلولین ذهنی نگهداری می‌شود و در مراقبت از گاوهای مزرعه‌ی کلینیک کمک می‌کند. وی گفته است وقتی کنار سگ‌هاست، از همیشه خوشحال‌تر است.


منبع: وبلاگ جهان عجایب
soksok بازدید : 72 شنبه 17 دی 1390 نظرات (0)
EXEX

» ترانه لکنت از آلبوم 85
» خواننده : بنیامین بهادری
» شاعر : فريد احمدی
» آهنگساز : نیما وارسته
» متن ترانه : اگه یه وقت بغض می کنم
(گاهی) تبسم می کنم
می خوام بگم عاشقتم
دست و پام و گم می کنم

می خوام بگم جون منی
آتیش به جونم می گیره
می خوام بگم دوست دارم
اما ززبونم می گیره

م_ من اگه (تو تو) رو دو دوباره نه نه نه نه نه نبینمت

می می میرم

م_ من اگه (تو تو) رو دو دوباره نه نه نه نه نه نبینمت

می می میرم

وقتی حرفام و می خوردم
داشتم از (عشقت) می مردم
وقتی لبهام و می دوختم
(توی آتیشت میسوختم)

م_ من اگه تو تو رو دو دوباره نه نه نه نه نه نبینمت

می می میرم

م_ من اگه تو تو رو دو دوباره نه نه نه نه نه نبینمت
می می میرم
وقتی بودم سرد و ساکت
داشت دلم می شد هلاکت
فکر میکردم تو تویی جفتم
سوختم و آبتو نگفتم
خواستم از چشمات نیفتم
خواستم از چشمات

م_ من اگه تو تو رو دو دوباره نه نه نه نه نه نبینمت
م_ من اگه تو تو رو دو دوباره نه نه نه نه نه نبینمت

می می میرم

م_ من اگه نو نو رو دو دوباره نه نه نه نه نه نبینمت

می می میرم

وقتی بودم سرد و ساکت
داشت دلم می شد هلاکت
فکر میکردم تو تویی جفتم
سوختم و آبتو نگفتم
خواستم از چشمات نیفتم
خواستم از چشمات

م_ من اگه تو تو رو دو دوباره نه نه نه نه نه نبینمت
می می میرم

» ترانه عاشق شدم از آلبوم 85
» خواننده : بنیامین بهادری
» شاعر : فريد احمدی
» آهنگساز : نیما وارسته
» متن ترانه : عاشق شدم کاش ندونه
دست دلم رو نخونه
اگه بدونه میدونم
دیگه با من نمی مونه
اونکه پیشش دل من گیره
اگه بدونه میذاره میره
اگه بدونه دیوونم کرده
میره و دیگه بر نمیگرده
عاشق شدم کاش ندونه
دست دلم رو نخونه
اگه بدونه میدونم
دیگه با من نمی مونه
عاشق شدم دلواپسم
گرفته راه نفسم
دلهره دارم که بهش میرسم یا نمیرسم
چشمای اون سر به سرم میذاره
دست از سر من بر نمیداره
داره بلا سرم میاره
اما خودش خبر نداره
دستام اگر که رو بشه
دلم بی آبرو بشه
راز مگو بگو بشه
عاشق شدم کاش ندونه
دست دلم رو نخونه
اگه بدونه میدونم دیگه با من نمی مونه
عاشق شدم دلواپسم
گرفته راه نفسم
دلهره دارم که بهش میرسم یا نمیرسم

» ترانه خاطره ها از آلبوم 85
» خواننده : بنیامین بهادری
» شاعر : فريد احمدی
» متن ترانه : چشمامو رو هم میذارم و تورو بیادم میارم
دوباره دست تکون میدن اونا
تورو به هم نشون میدن اونا
کم میارم آخه تورو
تورو بیادم میارمو
دنیا دیگه مث تو نداره
نداره نه می تونه بیاره
دلا همه بیقراره عشقن
اما عشقه که واسه تو بی قراره
هیشکی مثل تو نمیتونه
نمیتونه قلبمو بخونه
بگو بگو کدوم خیابونه
که منو به تو میتونه برسونه؟
نه...
نداره دنیا مثل تو... مثل تو...
نداره دنیا مثل تو... مثل تو...
دنیا دیگه مث تو نداره
نداره نه می تونه بیاره
دلا همه بیقراره عشقن
اما عشقه که واسه تو بی قراره

بیوگرافی - بنیامین بهادری

بنیامین بهادری در18 شهریور 1361 در تهران متولد شد از کودکی علاقه بسیاری به فراگیری موسیقی داشت 16 ساله بود که به شعر و موسیقی روی آورد در سن 19 سالگی به فراگیری گیتار پرداخت و سپس به صورت حرفه ای آهنگ سازی را شروع کرد در این مدت چند آهنگ و ترانه با خوانندگان دیگر موسیقی پاپ همکاری داشت و یک آلبوم به نام گلهای رنگین کمان برای کودکان ساخته و سرانجام با آلبوم 85 وارد دنیای خوانندگی شد.
برگرفته از سایت رسمی بنیامین:http://www.benyaminmusic.com

soksok بازدید : 520 شنبه 17 دی 1390 نظرات (0)
EXEX

» ترانه گنج طلا از آلبوم عروسی
» خواننده : سرژیک
» متن ترانه : یک گنج طلا هدیه آوردم
یک سینی پر از نقره آوردم
تا اون دلت و بدست آوردم
عاشق شدم و غصه ات رو خوردم
زندگیم و دست تو سپردم
تا اون دلت و بدست آوردم
می خواهم تا صبح بمونم
سرت گل بتکونم
یه تاج پر ستاره
رو موهات بنشونم
می خواهم تا صبح بمونم
سرت گل بتکونم
یه تاج پر ستاره
رو موهات بنشونم
برات یه جشن شاهونه می گیرم
تو قصر نور و آیینه میگیرم
یا اینجا یا اونجا تویه خونه می گیرم
یا اینجا یا اونجا تویه خونه می گیرم
می خواهم تا صبح بمونم
سرت گل بتکونم
با یاقوت و با الماس دستاتو بپوشونم
با یاقوت و با الماس دستاتو بپوشونم
می خواهم تا صبح بمونم
سرت گل بتکونم
یه تاج پر ستاره
رو موهات بنشونم
بیا بریم به خونه اونجا یه سایبونه
بیا بریم فرشته برات دعا بخونه
حالا تو این زندگی خدا تو رو رسونده
من و تو رو تو این شب کنار هم نشونده
می خواهم تا صبح بمونم
سرت گل بتکونم
یه تاج پر ستاره
رو موهات بنشونم
می خواهم تا صبح بمونم
سرت گل بتکونم
یه تاج پر ستاره
رو موهات بنشونم
برات یه جشن شاهونه می گیرم
تو قصر نور و آیینه میگیرم
یا اینجا یا اونجا تویه خونه می گیرم
یا اینجا یا اونجا تویه خونه می گیرم
می خواهم تا صبح بمونم
سرت گل بتکونم
با یاقوت و با الماس دستاتو بپوشونم
با یاقوت و با الماس دستاتو بپوشونم

» ترانه نامزد از آلبوم عروسی
» خواننده : سرژیک
» متن ترانه : اومدم خونتون برای خواستگاری
اومدم قلبمو بدم به یادگاری

اومدم حریر گل به تنت بپوشم
یه شرابه کهنه از عشق تو بنوشم

اومدم حریر گل به تنت بپوشم
یه شرابه کهنه از عشق تو بنوشم

نامزدمو بدین برم
می خوام به قربونش برم

عاشقشم دیوونشم
از صبح تا شب دم خونشم

نامزدمه می خوامش دنبالشم می خوامش
هرچی دارم تو دنیا می خوام بشه به نامش

نامزدمه می خوامش دنبالشم می خوامش
هرچی دارم تو دنیا می خوام بشه به نامش



عاشقم دوستش دارم می خوام گرفتار شم
خواب غفلت بودم و می خوام که بیدار شم
اومد او روزی که من افسون دلدار شم
با دلش همسایه ی دیوار به دیوار شم

عاشقم دوستش دارم می خوام گرفتار شم
خواب غفلت بودم و می خوام که بیدار شم
می خوام که بیدار شم

نامزدمه می خوامش دنبالشم می خوامش
هرچی دارم تو دنیا می خوام بشه به نامش

نامزدمه می خوامش دنبالشم می خوامش
هرچی دارم تو دنیا می خوام بشه به نامش





اومدم خونتون برای خواستگاری
اومدم قلبمو بدم به یادگاری

اومدم حریر گل به تنت بپوشم
یه شرابه کهنه از عشق تو بنوشم

اومدم حریر گل به تنت بپوشم
یه شرابه کهنه از عشق تو بنوشم

نامزدمو بدین برم
می خوام به قربونش برم

عاشقشم دیوونشم
از صبح تا شب در خونشم

عاشقشم دیوونشم
از صبح تا شب در خونشم

نامزدمه می خوامش دنبالشم می خوامش
هرچی دارم تو دنیا می خوام بشه به نامش

نامزدمه می خوامش دنبالشم می خوامش
هرچی دارم تو دنیا می خوام بشه به نامش

» ترانه عروسی از آلبوم عروسی
» خواننده : سرژیک
» متن ترانه : ای خدای اسمون چه دنیای یه رنگی
ای عروس ترمه پوش چقدر نازو قشنگی
ای خدای اسمون چه دنیای یه رنگی
ای عروس ترمه پوش چقدر نازو قشنگی

بیا بیا ببینمت چه خوشگلو ملوس شدی
بیا بیا ببینمت زیبا ترین عروس شدی
بیا بیا ببینمت چه خوشگلو ملوس شدی
بیا بیا ببینمت زیبا ترین عروس شدی

بیاین دورش بچرخین
دست بزنیم برقصیم
بیاین به جشنو شادی
عروسی دومادی
بیاین دورش بچرخین
دست بزنیم برقصیم
بیاین به جشنو شادی
عروسی دومادی

گل یاس سپیدش اومد تو خونه
توی گلدون تو پنجره زده جوونه
گل یاس سپیدش اومد تو خونه
اومد تو خونه
توی گلدون تو پنجره زده جوونه
زده جوونه
زیر پاهاش بریزین سبد سبد گل
دو پرستو رسیدن به اشیانه
زیر پاهاش بریزین سبد سبد گل
دو پرستو رسیدن به اشیانه

وقتی گلت زد جوونه عروس میاد بخونه
وقتی خدا عشقو بت داد ببوسش عاشقونه
وقتی گلت زد جوونه عروس میاد بخونه
وقتی خدا عشقو بت داد ببوسش عاشقونه

بیاین دورش بچرخین
دست بزنیم برقصیم
بیاین به جشنو شادی
عروسی دومادی
بیاین دورش بچرخین
دست بزنیم برقصیم
بیاین به جشنو شادی
عروسی دومادی

ای خدای اسمون چه دنیای یه رنگی
ای عروس ترمه پوش چقدر نازو قشنگی
ای خدای اسمون چه دنیای یه رنگی
ای عروس ترمه پوش چقدر نازو قشنگی

بیا بیا ببینمت چه خوشگلو ملوس شدی
بیا بیا ببینمت زیبا ترین عروس شدی
بیا بیا ببینمت چه خوشگلو ملوس شدی
بیا بیا ببینمت زیبا ترین عروس شدی

بیاین دورش بچرخین
دست بزنیم برقصیم
بیاین به جشنو شادی
عروسی دومادی
بیاین دورش بچرخین
دست بزنیم برقصیم
بیاین به جشنو شادی
عروسی دومادی

» ترانه آوردیمش از آلبوم عروسی
» خواننده : سرژیک
» متن ترانه : اوردیمش اوردیمش
دست دوماد سپردیمش
اوردیمش اوردیمش
دست دوماد سپردیمش
عروس گل بسر داریم
دوماد شاه پسر داریم
عجب شب قشنگی چه شوری تا سحر داریم
امشب چه عروسی عروسک ملوسی
امشب توی این جمع الهه ونوسی
امشب چه عروسی عروسک ملوسی
امشب توی این جمع الهه ونوسی
امشب چه عروس نازی داریم
امشب چه صدای سازی داریم
دوماد خونه رو کرده گل افشون
امشب چه گلای نازی داریم
امشب چه عروسی عروسک ملوسی
امشب توی این جمع الهه ونوسی
امشب چه عروسی عروسک ملوسی
امشب توی این جمع الهه ونوسی
امشب توی این جمع میخوام اواز بخونم
واسه عروسو داماد با چند تا ساز بخونم
امشب توی این جمع میخوام اواز بخونم
واسه عروسو داماد با چند تا ساز بخونم
امشب چه عروسی عروسک ملوسی
امشب توی این جمع الهه ونوسی
امشب چه عروسی عروسک ملوسی
امشب توی این جمع الهه ونوسی
فامیل عروس فامیل دوماد مبارکه اقای دوماد
دستو بذار رو دو شش گوشواره بنداز بگوشش
نیگا کن به چشم مستش حلقه رو بکن بدستش
عجب شب قشنگی چه شوری تا سحر داریم
امشب چه عروسی عروسک ملوسی
امشب توی این جمع الهه ونوسی
امشب چه عروسی عروسک ملوسی
امشب توی این جمع الهه ونوسی
امشب چه عروس نازی داریم
امشب چه صدای سازی داریم

» ترانه بله برون از آلبوم عروسی
» خواننده : سرژیک
» متن ترانه : امشب خونه مون بله برونه
امشب خونمون شیرینی خورونه
امشب خونه مون بله برونه
امشب خونمون شیرینی خورونه
دختریکه خواستگاری کردم
خورشید زمینو اسمونه
دختریکه خواستگاری کردم
خورشید زمینو اسمونه
حالا میخواد بیاد همدمم بشه
اگه خدا بخواد همسرم بشه
حالا میخواد بیاد همدمم بشه
اگه خدا بخواد همسرم بشه
ای حنا حنا گل گل بندم
حنا به دستو پاهای تو میبندم

ای حنا حنا گل گل بندم
تویی طوق طلا واسه گلو بندم
بسکه از تو گفتم مثل گل شکفتم
بسکه فکرت هستم روزوشب نخفتم
احساس دلم رو جز باتو نگفتم
هرجا که تو نیستی بیاد تو میفتم
وقتی دوتا چشمات شب شعرو غزل بود
همه قولوقرارا واسه ماه عسل بود
وقتی دوتا چشمات شب شعرو غزل بود
همه قولوقرارا واسه ماه عسل بود

گفتی بیقرارم بیا بیا کنارم
گفتم قدماتو روی چشام میذارم
گفتم قدماتو روی چشام میذارم
ای حنا حنا گل گل بندم
حنا به دستو پاهای تو میبندم

ای حنا حنا گل گل بندم
تویی طوق طلا واسه گلو بندم
امشب خونه مون بله برونه
امشب خونمون شیرینی خورونه
امشب خونه مون بله برونه
امشب خونمون شیرینی خورونه
دختریکه خواستگاری کردم
خورشید زمینو اسمونه
دختریکه خواستگاری کردم
خورشید زمینو اسمونه
حالا میخواد بیاد همدمم بشه
اگه خدا بخواد همسرم بشه
حالا میخواد بیاد همدمم بشه
اگه خدا بخواد همسرم بشه
ای حنا حنا گل گل بندم
حنا به دستو پاهای تو میبندم

ای حنا حنا گل گل بندم
تویی طوق طلا واسه گلو بندم
ای حنا حنا گل گل بندم
حنا به دستو پاهای تو میبندم

ای حنا حنا گل گل بندم
تویی طوق طلا واسه گلو بندم

» ترانه همسر از آلبوم عروسی
» خواننده : سرژیک
» متن ترانه : هر کس میبینی دلبری داره
با دلبر خود عالمی داره
هر کس میبینی دلبری داره
با دلبر خود عالمی داره
همسر عزیزم ای شریک غمهام
وقتیکه تو نیستی نمیدونی چه تنهام
همسر عزیزم ای بودو نبودم
من عاشقت هستم باهمه وجودم
منو تو زندگیرو به خوشبختی کشوندیم
این کشتی عشقو بساحلش رسوندیم
منو تو سختیها رو پشت سر گذاشتیم
منو تو زندگیرو ذره ذره ساختیم
ای همسر خوبو مهربونم
نیاد روزیکه من بیتو بمونم
ای همسر خوبو مهربونم
نیاد روزیکه من بیتو بمونم
از وقتیکه با تو عهد بستم
دستا تو گذشتی توی دستم
گفتم که همیشه باتو هستم
تا وقتی چشام تو رو میبینه
قلبم میگه که عاشق ترینه
روزگار فقط با تو شیرینه
این عشق منوتو پایانی نداره
زندگی بیتو سامانی نداره
این خونه قشنگه تا وقتی تو باشی
درد بیتو بودن درمانی نداره
ای همسر خوبو مهربونم
نیاد روزیکه من بیتو بمونم
ای همسر خوبو مهربونم
نیاد روزیکه من بیتو بمونم
همسر عزیزم ای شریک غمهام
وقتیکه تو نیستی نمیدونی چه تنهام
همسر عزیزم ای بودو نبودم
من عاشقت هستم باهمه وجودم
منو تو زندگیرو به خوشبختی کشوندیم
این کشتی عشقو بساحلش رسوندیم
منو تو سختیها رو پشت سر گذاشتیم
منو تو زندگیرو ذره ذره ساختیم
ای همسر خوبو مهربونم
نیاد روزیکه من بیتو بمونم
ای همسر خوبو مهربونم
نیاد روزیکه من بیتو بمونم
هر کس میبینی دلبری داره
با دلبر خود عالمی داره
هر کس میبینی دلبری داره
با دلبر خود عالمی داره
هر کس میبینی دلبری داره
با دلبر خود عالمی داره
هر کس میبینی دلبری داره
با دلبر خود عالمی داره

soksok بازدید : 153 شنبه 17 دی 1390 نظرات (0)
EXEX

» ترانه جنگل چشمات از آلبوم خلوت بوسه
» خواننده : سیاوش سهراب
» متن ترانه : چه بی ریا آمدم به قلب عاشق تو
باورم شد حرف های به ظاهر صادق تو

چه پر غرور می روی از این دل شکسته
انگار عهدی نبستی با این عاشق خسته
انگار عهدی نبستی با این عاشق خسته

جنگل چشمات هواش چه سرده ، هر نگاه تو حدیث درده
رفتنت دیگه شده مسلم ، اما دل هنوز باور نکرده

نکنه رنجیدی از من ، بگو تقصیرم چیه
یا که دل به دیگری دادی ، بگو اون کیه
نکنه که از حقیقت ، تو می خوای فرار کنی
بری و یک بار دیگه ، منو بی قرار کنی
بری و یک بار دیگه ، منو بی قرار کنی
جنگل چشمات هواش چه سرده ، هر نگاه تو حدیث درده
رفتنت دیگه شده مسلم ، اما دل هنوز باور نکرده

به اون شقایقی که مست عشقه
از تو جدا شدن شکست عشقه
از تو جدا شدن شکست عشقه

به اون شقایقی که مست عشقه
از تو جدا شدن شکست عشقه
از تو جدا شدن شکست عشقه

من با وفا بودم ، با من جفا کردی
تنها خدا داند با دل چه ها کردی
شرمنده ام از دل ، از عشق بی حاصل
جنگل چشمات هواش چه سرده ، هر نگاه تو حدیث درده
رفتنت دیگه شده مسلم ، اما دل هنوز باور نکرده
جنگل چشمات هواش چه سرده ، هر نگاه تو حدیث درده
رفتنت دیگه شده مسلم ، اما دل هنوز باور نکرده

» ترانه بی قرار از آلبوم خلوت بوسه
» خواننده : سیاوش سهراب
» متن ترانه : سیاوش سهراب:
بی قرار ، بی قرار ، بی قرارتم

فصل پیروزی عشق ما رسید ، خبر از جشن ستاره ها رسید
تا گل عشق تو در دلم شکفت ، ارمغانی به من از خدا رسید
ای تو ، تو گل من ، ای پاره ی دل من

هم خوانی:
بی قرار ، بی قرار ، بی قرارتم ، تا زنده ام همیشه در کنارتم
بی قرار ، بی قرار ، بی قرارتم ، به رسم عاشقی ، جان نثارتم

سیاوش سهراب:
مخمل سرخ آفتاب ، چشمه ی نور مهتاب ، آبی موج دریا ، دامن سبز صحرا
مخمل سرخ آفتاب ، چشمه ی نور مهتاب ، آبی موج دریا ، دامن سبز صحرا
هیچ کدوم طراوت روی تو رو ندارن ، هیچ کدوم جلوه ی گیسوی تو رو ندارن
هیچ کدوم طراوت روی تو رو ندارن ، هیچ کدوم جلوه ی گیسوی تو رو ندارن
ندارن
ای تو ، تو گل من ، ای پاره ی دل من

هم خوانی:
بی قرار ، بی قرار ، بی قرارتم ، تا زنده ام همیشه در کنارتم
بی قرار ، بی قرار ، بی قرارتم ، به رسم عاشقی ، جان نثارتم

سیاوش سهراب:
خندیدی و لب هات غنچه بود و بشکفت
الماس دو چشمات ، قلبمو بر آشفت
حرفات غم شیرین ، محجوب و دل انگیز
پاکی صفاتت ، سرمایه ی هنگفت
در مقابل این همه زیبایی مطلق
جز شکر خدا چه می توان گفت
در مقابل این همه زیبایی مطلق
جز شکر خدا چه می توان گفت
ای تو ، تو گل من ، ای پاره ی دل من

هم خوانی:
بی قرار ، بی قرار ، بی قرارتم ، تا زنده ام همیشه در کنارتم
بی قرار ، بی قرار ، بی قرارتم ، به رسم عاشقی ، جان نثارتم

» ترانه خلوت بوسه از آلبوم خلوت بوسه
» خواننده : سیاوش سهراب
» متن ترانه : کمی مرا نگاه کن ، کمی مرا نگاه کن
که پر نیاز عطر تو ، چه عاشقانه می تکم

دوباره اشتباه کن ، دوباره اشتباه کن
که اتفاق عاشقی ، گناه نیست شاپرکم

در تو تمام می شود ، کلام آزادی من
چه عاشقانه می شود ، رویای پروانه شدن

بگو کدوم یاس سپید ، به خلوت بوسه رسید
بگو نگاه تو چه داشت ، که از شبم ، خواب پرید
که از شبم ، خواب پرید

طروات حضور تو ، سایه ی انتظار من
محبوبه ی شبم بیا ، بغض مرا قدم بزن
بغض مرا قدم بزن

کمی مرا نگاه کن ، کمی مرا نگاه کن
که پر نیاز عطر تو ، چه عاشقانه می تکم

بگو کدوم یاس سپید ، به خلوت بوسه رسید
بگو نگاه تو چه داشت ، که از شبم ، خواب پرید
که از شبم ، خواب پرید

در امتداد سایه ها ، تو می رسی به خواب من
من از تو تازه می شم ، از روشنی حرفی بزن
از روشنی حرفی بزن

کمی مرا نگاه کن
کمی مرا نگاه کن

» ترانه کم لطفی از آلبوم خلوت بوسه
» خواننده : سیاوش سهراب
» متن ترانه : دنیا لج می کنه

اگه بخواد زندگی همین باشه که هستش
باید بگم من دیگه خسته شدم ز دستش
اگه بخواد زندگی همین باشه که هستش
باید بگم من دیگه خسته شدم ز دستش
یار که وفا نداره (یار که وفا نداره ) ، دلی صفا نداره
شانس هم که چاره سازه ، کاری با ما نداره
شانس هم که چاره سازه ، کاری با ما ، نداره
کم لطفی می کنه دلبر با من
دنیا لج می کنه با من یا من
کم لطفی می کنه دلبر با من
دنیا لج می کنه با من یا من

کاشکی بهار عشقی ، نقش خیال من بود (نقش خیال من بود)
از این همه ستاره ، یکیش تو فال من بود (یکیش تو فال من بود)
کاشکی تو شهر غربت ، تنهاترین نبودم
زمزمه ی نسیمی در خور حال من بود

اگه بخواد زندگی همین باشه که هستش
باید بگم من دیگه خسته شدم ز دستش
اگه بخواد زندگی همین باشه که هستش
باید بگم من دیگه خسته شدم ز دستش
یار که وفا نداره (یار که وفا نداره) ، دلی صفا نداره
شانس هم که چاره سازه ، کاری با ما نداره
شانس هم که چاره سازه ، کاری با ما ، نداره
کم لطفی می کنه دلبر با من
دنیا لج می کنه با من یا من
کم لطفی می کنه دلبر با من
دنیا لج می کنه با من یا من

سال ها پیش شنیدم اگه عشق همینه ، اگه زندگی اینه
نمی خوام چشمام دنیا رو ببینه
سال ها پیش شنیدم اگه عشق همینه ، اگه زندگی اینه
نمی خوام چشمام دنیا رو ببینه
هنوزم باورم همونه ، ای دل
امان از دست این زمونه ، ای دل
هنوزم باورم همونه ، ای دل
امان از دست این زمونه ، ای دل

اگه بخواد زندگی همین باشه که هستش
باید بگم من دیگه خسته شدم ز دستش
اگه بخواد زندگی همین باشه که هستش
باید بگم من دیگه خسته شدم ز دستش
یار که وفا نداره (یار که وفا نداره) ، دلی صفا نداره
شانس هم که چاره سازه ، کاری با ما نداره
شانس هم که چاره سازه ، کاری با ما ، نداره
کم لطفی می کنه دلبر با من
دنیا لج می کنه با من یا من
کم لطفی می کنه دلبر با من
دنیا لج می کنه با من یا من

soksok بازدید : 58 دوشنبه 03 بهمن 1390 نظرات (0)

خدایا خیلی دلم واست تنگ شده . راستش بیشتر از خودت دلم هوایت را کرده .راستی خدا جون چند تا بهار مانده میدونی بعضی وقتها خیلی تنهام مثل همین حالا که به تو نیاز دارم

صدامو میشنوی

soksok بازدید : 42 سه شنبه 11 بهمن 1390 نظرات (0)
EXEX

روزهای ترانه و اندوه (خواننده فرامرز اصلانی)

روز های بهانه و تشویش
روزگار ترانه و اندوه
روزهای بلند و بی فرجام
از فغان نگفته ها انبوه

روزگار سکوت و تنهایی
پی هم انس خویشتن ، گشتن
سالخوردن ، به کوچه های غریب
تیغ افسوس بر فراغ آوردن

من از این خسته ام که می بینم
تیرگی هست و شب ، چرا غی نیست
پشت دیوار های تو در تو
هیچ سیزینه یی ز باغی نیست

من از این خسته ام که می بینم
تیرگی هست و شب ، چرا غی نیست
پشت دیوار های تو در تو
هیچ سیزینه یی ز باغی نیست

روزهای دروغ و صد رنگی
پوچ و خالی ز دل سپردن ها
روز گار پلید و دژخیمی
بر سر دار ، یار بردنها

روزگار هلاک بلبلها
جغد ها را به شاخه ها دیدن
روز هایی که نیست دیگر هیچ
در کت مردها پلنگیدن

من از این خسته ام که می بینم
تیرگی هست و شب ، چرا غی نیست
پشت دیوار های تو در تو
هیچ سیزینه یی ز باغی نیست

من از این خسته ام که می بینم
تیرگی هست و شب ، چرا غی نیست
پشت دیوار های تو در تو
هیچ سیزینه یی ز باغی نیست

هیچ سیزینه یی ز باغی نیست
هیچ سیزینه یی ز باغی نیست
هیچ سیزینه یی ز باغی نیست


شب (خواننده فرامرز اصلانی)

گر تو را بخت یارا نه چندان به کام است

ور تو را گوشه ی تیرگی ها مقام است

اشک و آهت نبخشد پناهی که دنیای ما را

عشق می باید این روزگاران خدا را

هرچه خواهی تو از لطف اوآرزو کن

چاره ی خویش را از دلت جستجو کن

دامن افسردگی ها رها کن که بای

بر نگیرد زدوش تو اندوه آری

چون کبوتر بزن پر بزن پر که گوئی

از نشستن تو یارا مرادی نجویی

پر بکش سوی روشنی ها که شاید

از پس تیرگی ها آفتابی در آید

گر تو را بخت یارا نه چندان به کام است

ور تو را گوشه ی تیرگی ها مقام است

اشک و آهت نبخشد پناهی که دنیای ما را

آهوی وحشی (خواننده فرامرز اصلانی)

الا ای ، آهوی وحشی ، کجايی
مرا با تست ، چندين ، آشنايی

دو تنهارو ، دو سرگردان ، دو بيکس
دد و دامت کمين از پيش و از پس

بيا تا حال يکديگر بدانيم
مراد هم بجوييم ار توانيم

که می‌بينم که اين دشت مشوش
چراگاهی ندارد خرم و خش

که خواهد شد ، بگوييد ای رفيقان
رفيق بیکسان ، يار غريبان

مگر خضر مبارک پی درآيد
ز يمن همتش کاری گشايد ، گشايد

چو آن سرو روان شد ، کاروانی
ز شاخ سرو می‌کن ، سایه بانی

لب سر چشمه‌ای و طرفِ جويی
نم اشکی و با خود گفت و گويی

به ياد رفتگان و دوستداران
موافق گرد با ابر بهاران

چو نالان آیدت آب روان ، پيش
مدد بخشش ز آب ديدهء خويش

نکرد آن همدم ديرين مدارا
مسلمانان مسلمانان خدا را

مگر خضر مبارک ‌پی تواند
که اين تنها به آن تنها رساند

اگه یه روز (خواننده فرامرز اصلانی)

اگه يه روز بري سفر... بري زپيشم بي خبر
اسير روياها مي شم... دوباره باز تنهامي شم
به شب مي گم پيشم بمونه... به باد مي گم تا صبح بخونه
بخونه از ديار ياري... چرا مي ري تنهام مي ذاري
اگه فراموشم کني... ترک آغوشم کني
پرنده دريا مي شم... تو چنگ موج رها مي شم
به دل مي گم خواموش بمونه... ميرم که هر کسي بدونه
مي رم به سوي اون دياري... که توش من رو تنها نذاري

اگه يه روزي نوم تو تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بياد که منُو مبتلا کنه
به دل مي گم کاريش نباشه... بذاره درد تو دوا شه
بره توي تموم جونم... که باز برات آواز بخونم
كه باز برات آواز بخونم...

اگه بازم دلت مي خواد يار يک ديگر باشيم
مثال ايوم قديم بشينيم و سحر پاشيم
بايد دلت رنگي بگيره... دوباره آهنگي بگيره
بگيره رنگ اون دياري... که توش من رو تنها نذاري

اگه مي خواي پيشم بموني... بيا تا باقي جووني
بيا تا پوست به استخونه... نذار دلم تنها بمونه
بذار شبم رنگي بگيره... دوباره آهنگي بگيره
بگيره رنگ اون دياري... که توش من رو تنها نذاري

دوباره (خواننده فرامرز اصلانی)

در ســکــوتــی مــانــده بــودم نــاامــیــد
روزم بـلـنـد شـبـم کـوتـاه مـویـم ســپـیـد

هر چه که بود بیهوده بود رنگی نداشت
دفتر عمر ورق می خورد آهنگی نداشت

هر چه که بود بیهوده بود رنگی نداشت
دفتر عمر ورق می خورد آهنگی نداشت

لاکـن در آن سـکـوت گـران کـسی رسیـد
کـسـی کـه جـان بـه جـان خسته ام دمیـد

هـر چه بـد بود از یادم رفت اندازه شـدم
مه رو وا کـرد خورشیـد آمـد تـازه شـدم

لاکـن در آن سـکـوت گـران کـسی رسیـد
کـسـی کـه جـان بـه جـان خسته ام دمیـد

سینه مالامال (خواننده فرامرز اصلانی)

سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد ، خدایا همدمی

چَشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی

زیرکی را گفتم احوال بین خندید و گفت :
صعب روزی ، گل عجب کاری ، پریشان عالمی

زیرکی را گفتم احوال بین ، خندید و گفت :
صعب روزی ، گل عجب کاری ، پریشان عالمی

سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چه گل
شاه ترکان فارغ است ، از حال ما کو رستمی

در طریق عشق بازی ، امن و آسایش بلاست
ریش باد آن بِه با درد تو خواهد مرهمی

اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست
رهروی باید ، جهانسوزی نه خامی ، بی غمی

آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت ، از نو ، آدمی

آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت ، از نو ، آدمی

خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهی
کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی

گریه ی حافظ چه سنجد پیشِ ، استغنای عشق
کان درین دریا نماید ، هفت دریا شبنمی

گریه ی حافظ چه سنجد پیشِ ، استغنای عشق
کان درین دریا نماید ، هفت دریا شبنمی

soksok بازدید : 84 سه شنبه 11 بهمن 1390 نظرات (0)
EXEX

دریا دریا (خواننده رامش)

دریا دریا ای پر از خروش و غوغا
دریا دریا ای شکوه زیبائیها
دریا دریا گنج خفته ی اسراری
دریا دریا عشق مرده در خود داری

عشق گریزانم را ز من مگیر ای دریا من تنها می مونم
اگر بگیری او را جدا از او با غمها من تنها می مونم

دریا دریا در آن نیمه شب تابستان
شاهد بودی که بستیم من و آن گل پیمان
اکنون چون گل در آغوش تو او بشکفته
دریا دریا گلم را تو به من برگردان

عشق گریزانم را ز من مگیر ای دریا من تنها می مونم
اگر بگیری او را جدا از او با غمها من تنها می مونم

دریا دریا ای پر از غم پنهانی
دریا دریا ای که خسته از طوفانی
دریا دریا در سیاهی این شبها
تنها تنها تو غم مرا می دانی

عشق گریزانم را زمن مگیر ای دریا من تنها می مونم
اگر بگیری او را جدا از او با غمها من تنها می مونم

دریا دریا در آن نیمه شب تابستان
شاهد بودی که بستیم من و آن گل پیمان
اکنون چون گل در آغوش تو او بشکفته
دریا دریا گلم را تو به من برگردان

شیطونک (خواننده رامش)

ای چشات به رنگِ دریای خدا
لبونت نزارتر از برگ گل ها
ای که از رنگین کمون نگاها
پولک رنگی می ریزه تو هوا
شیطونک ای خنده ها ت جام بلا
یه کمی آسه برو آسه بیا
شیطونک ای خنده ها ت جام بلا
یه کمی آسه برو آسه بیا

شیشه ی عمر منه ، دل دیگه شور می زنه
نکنه پا بذاره ، رو دلم که می شکنه
ای لبونت گلِ یاس ، دلِ من تو رو می خواد
گفتم عاشقش نشو ، آخه شیطون و بلاست
تو مثه شاپرکایی یا شاید از پریایی
تو چه خوبی چه بلایی ، شیطونک کار کجایی

*****

شیطونک ای دل و جونم به فدات
عاشقم ، عاشق اون ناز و ادات
یه روزی با تو رنگی رنگ نگاه ت
می گیرم ماهی عشق رو از چشات
شیطونک ای خنده ها ت جام بلا
یه کمی آسه برو آسه بیا
شیطونک ای خنده ها ت جام بلا
یه کمی آسه برو آسه بیا

شیشه ی عمر منه ، دل دیگه شور می زنه
نکنه پا بذاره ، رو دلم که می شکنه
ای لبونت گلِ یاس ، دلِ من تو رو می خواد
گفتم عاشقش نشو ، آخه شیطون و بلاست
تو مثه شاپرکایی یا شاید از پریایی
تو چه خوبی چه بلایی ، شیطونک کار کجایی

*****

ای چشات به رنگِ دریای خدا
لبونت نزارتر از برگ گل ها
ای که از رنگین کمون نگاها
پولک رنگی می ریزه تو هوا
شیطونک ای خنده ها ت جام بلا
یه کمی آسه برو آسه بیا
شیطونک ای خنده ها ت جام بلا
یه کمی آسه برو آسه بیا

شیطونک ای خنده ها ت جام بلا
یه کمی آسه برو آسه بیا
شیطونک ای خنده ها ت جام بلا
یه کمی آسه برو آسه بیا

جانم لیلی (خواننده رامش)

رامش جانم لی لی

حسنت ز جهان چشم مرا دوخته است جان
عشق تو به جا نم آتش افروخته است جان
از بس به دلم دست درازی کردی
از بس به دلم دست درازی کردی
دستت ز حرارت دلم سوخته است جان
دستت ز حرارت دلم سوخته است جان
جانم لی لی لی دلم کباب است
جانم لی لی لی دلم کباب است
دو چشم دلبرم جام شراب است
ای ربا بس دل کبا ب است
ای ربا بس دل کبا ب است
//////
گر جسم شوم تو روح جانش باشی جان
وردل بشوم تو در میانش باشی جان
گر اشک شوم به خاک پای تو فتم
گر اشک شوم به خاک پای تو فتم
ور دیده شوم تو مردومانش باشی جان
ور دیده شوم تو مردومانش باشی جان
جانم لی لی لی دلم کباب است
جانم لی لی لی دلم کباب است
دو چشم دلبرم جام شراب است
ای ربا بس دل کبا ب است
ای ربا بس دل کبا ب است
//////
دلدار بمن گفت چرا غمگینی جان
در بند کدام دلبرک شیرینی جان
برجستم و آینه بدستش دادم
برجستم و آینه بدستش دادم
گفتم که در آینه کرا میبینی جان
گفتم که در آینه کرا میبینی جان
جانم لی لی لی دلم کباب است
جانم لی لی لی دلم کباب است
دو چشم دلبرم جام شراب است
ای ربا بس دل کبا ب است
ای ربا بس دل کبا ب است

soksok بازدید : 147 پنجشنبه 13 بهمن 1390 نظرات (0)
EXEX

ساز مخالف (خواننده مجتبی کبیری)

اين روزا سنگين سرت
طول و درازه سفرت
هواي ما رو نداري
شلوغ شده دورو برت
برات شدم مثل همه
يه سايه ي مجسمه
از جون دنيا چي ميخواي
كجاي دنيا مبهمه
هر چي ميگم مال مني
ساز مخالف ميزني
حلقه ي بي نگين شدي
با اونا همنشين شدي
ما رو ديگه ميخواي چيكار
تو خوبا بهترين شدي
آرزو قاب نمیکنی
شهرو خراب نميكني
ديگه واسه خاطر من
کسی رو خواب نميكني
هر چی میگم مال منی
ساز مخالف میزنی

مسافر (خواننده مجتبی کبیری)

با رفتنت مسافر
جاده رو تشنه کردی
جاده نفس نداره
اگه تو بر نگردی
شب دراز قصه
خمیازه زمینه
فاصله نفس ها
فقط یه نقطه چینه
فقط یه نقطه چینه

توی رگبار مصیبت
من دلخوش بهارم
تو اوج خستگی ها
خیالی از تو دارم
میگیره انتظار تلخیه لحظه هامو
نیاز ساده من
جاده و بارون و تو
نیاز ساده من
جاده و بارون و تو

خاموشیه شب سرد
آوار خستگیمه
نگاه تو همیشه
امید زندگیمه
شعر تلخ کنایه
برام طعمی نداره
حقیقت پیش رومه
دور دلم حصاره
حقیقت پیش رومه
دور دلم حصاره

خاموشیه شب سرد
آوار خستگیمه
نگاه تو همیشه
امید زندگیمه
شعر تلخ کنایه
برام طعمی نداره
حقیقت پیش رومه
دور دلم حصاره
حقیقت پیش رومه
دور دلم حصاره

من و نگاه (خواننده مجتبی کبیری)

قصه منو نگاهت
قصه اتیش و آب
لحظه به تو رسیدن
مثل تعبیر یه خوابه
توی ایینه روبرومی
نفست لمس تابستون
صدای گرمو لطیفت
مثل نغمه های بارون

میتونه جونم فدای
عاشقی های تو باشه
میتونی با من بمونی
تا دلم از غم رها شه

می خوام ای تموم رازم
ای تو معنای نیازم
بهترین ترانه هارو
واسه چشات بسازم
می خوام ای تموم رازم
ای تو معنای نیازم
بهترین ترانه هارو
واسه چشات بسازم

نمی خوام که قصه باشیم
رو زبون هر چی ادم
توی لحظه های بی تو
اشیونه رفته به بادم

قصه منو نگاهت
قصه اتیش و آب
لحظه به تو رسیدن
مثل تعبیر یه خوابه
توی ایینه روبرومی
نفست لمس تابستون
صدای گرمو لطیفت
مثل نغمه های بارون

میتونه جونم فدای
عاشقی های تو باشه
میتونی با من بمونی
تا دلم از غم رها شه

می خوام ای تموم رازم
ای تو معنای نیازم
بهترین ترانه هارو
واسه چشات بسازم
می خوام ای تموم رازم
ای تو معنای نیازم
بهترین ترانه هارو
واسه چشات بسازم

نمی خوام که قصه باشیم
رو زبون هر چی ادم
توی لحظه های بی تو
اشیونه رفته به بادم

بانوی بی قرار (خواننده مجتبی کبیری)

بانوی بی قرار من
یاغی قصه ها نشو
کنار دست حادثه
میون باد رها نشو
ساده بشو ساده بشو
گوش فلک رو کر نکن
به شهر قصه ها نرو
شباتو در به در نکن
بانوی بی قرار من
توای عزیز بی پناه
بمون درون قاب من
تویی دریچه نگاه
بانوی بی قرار من
توای عزیز بی پناه
بمون درون قاب من
تویی دریچه نگاه

بازی عشق (خواننده مجتبی کبیری)

چشم تو یه جای خوبه
واسه پناه بردن
واسه از دنیا بریدن
دل بریدن یا سپردن
شعله نگات بهانست
برای سوختنو ساختن
بازیه عشقو نباید
زندگی رو به تو باخم

میشه مثل یه گل سرخ
روی دستات شعله ور شد
واسه هر دو دلو پر داد
واسه عشقت در به در شد
میشه یک لحظه تموم شد
تو نگاه شعله ریزت
میشه یک عمر عاشقی کرد
برای قلب عزیزت
وقتی غوغای غروبه
میشه بازبا تو طلوع کرد
میشه باز دلو به تو باخت
بازی عشقو شروع کرد
وقتی غوغای غروبه
میشه بازبا تو طلوع کرد
میشه باز دلو به تو باخت
بازی عشقو شروع کرد

بی تو هرگز (خواننده مجتبی کبیری)

تو مثل يه اتفاقي كه ميخواد يه روز بيفته
مثل اون شعري تري كه هيچ كسي هنوز نگفته
مثل قاب عكس سردي كه نشسته روي ديوار
مثل اشكايي كه آروم ميچكن رو سيم گيتار
رو سیمه گیتار
دست تو حسيه مثل چيدن سيباي قرمز
مثل سینه ريزي كه روش مينويسم:
بي تو هرگز... بی تو هرگز... بی تو هرگز

تو مثه یه اتّفاقی که می خواد یه روز بیفته
مثه اون شعر تلخی که هیچ کسی هنوز نگفته
مثه قاب عکس سردی که نشسته روی دیوار
مثه اشکایی که آروم می چکن رو سیم گیتار
بی تو هرگز بی تو هرگز بی تو هرگز

دست تو حسّیه مثل چیدن سیبای قرمز
مثه سینه ریزی که روش می نویسم بی تو هرگز
مثه داغ یه کویری بعد یک دعای بارون
مثه نقش فال قهوه روی کوچه های فنجون

تو مثه یه اتّفاقی که می خواد یه روز بیفته
مثه اون شعر تری که هیچ کسی هنوز نگفته
مثه قاب عکس سردی که نشسته روی دیوار
مثه اشکایی که آروم میچکن رو سیم گیتار

تو مثه

soksok بازدید : 97 دوشنبه 15 اسفند 1390 نظرات (0)
EXEX

نام ترانه :قهر

خواننده :سوسن


اگر صد بار دله عاشقه منو خون بکنی

رو دلم غم بذاری

دردمو افسون کنی

ناز کنی عشوه کنی

زخم زبونم بذاری

قهر کنی آشتی کنی

آتیش به جونم بذاری

نمیگم سنگه دلت میدونم تنگه دلت

اگه بفروشی منو به این و اون

بیاری اسم جدایی به زبون

بپاشی نمک رو زخم دله من

بزنی به سینه سنگ دیگرون

نمیگم سنگه دلت میدونم تنگه دلت

اگه هر روز منو از خودت برونی

تو گوشم قصه یبی مهری بخونی

رو بگردونی نگاهم نکنی

اعتناء به اشک آه هم نکنی

نمیگم سنگ دلت میدونم تنگ دلت

به زندونه محبت من اسیرم

تو رامیخوام برای تا بمیرم

اگه صدبار دله عاشق منو خون بکنی

رو دلم غم بذاری

دردمو افسون بکنی

ناز کنی عشوه کنی

زخم زبونم بذاری

قهر کنی آشتی کن


soksok بازدید : 77 پنجشنبه 18 اسفند 1390 نظرات (0)
EXEX

"یکی هست"


یکی هست، تو قلبم، که هر شب واسه اون می نویسمو اون خوابه

نمی خوام بدونه واسه اونه که قلب من اینهمه بی تابه

یه کاغذ، یه خودکار، دوباره شده همدم این دل دیوونه

یه نامه، که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونه

یه روز همین جا توی اتاقم یکدفعهگفت، داره میره

چیزی نگفتم آخه نخواستم دلشو غصه بگیره

گریه می کردم درو که می بست، می دونستم که می میمرم

اون عزیزم بود، نمی تونستم جلوی راهشو بگیرم

می ترسم یه روزی برسه که اونو نبینم، بمیرم تنها

خدایا کمک کن نمی خوام بدونه دارم جون می کنم اینجا

سکوته اتاقو داره میشکنه تیک تاک ساعته رو دیوار

دوباره نمی خواد بشه باور من که دیگه نمی یاد انگار

به گوشت میرسه روزی که بعد از تو چی شد حالم



چجوری گریه میکردم که از تو دست بدارم



نشد گریه کنم پیشت نخواستم بد شه رفتارم



نمی خواستم بفهمی تو که من طاقت نمیارم



دلم واسه خودم می سوخت برای قلب درگیرم



یه روز تو خنده هات گفتی تو می مونی و من میرم تو میمونی و من میرم



سرم را گرم می کردم که از یادم بره این غم



ولی بازم شبا تا صبح تو رو تو خواب می دیدم



نمی ونستی اینارو چرا باید می فهمیدی




منو دیدی ولی یک بار ازم چیزی نپرسیدی ازم چیزی نپرسیدی

گریه کن تو میتونی پیش اون نمیمونی

اون دیگه رفته بسه تمومش کن

گریه کن ته خطه عشق تو دیگه رفته

تو دلش یکی دیگه نشسته تمومش کن

چشم به راه نشین اینجا میمونی دیگه تنها

گریه نکن دیگه اون نمیاد خونه

دست بکش دیگه از اون طفلکی دل داغون

اون دیگه خوشه فکر نکن حالتو میدونه

تنها میمونی ، آخه اینو میدونی مثل اون پیدا نمیشه

اشکات میریزه آخه اون واست عزیزه

تـوی قـلـبـته هـمـیـشــه

یادش میوفتی دلت آتیش میگیره

میگی کاش برگرده پیشم

راهی نداری تو باید طاقت بیاری

آخــه مـیـدونـی نـمـیـشــه

چشای من دنبالته دلم هنوز تو فکرته



میخوام بگم دوست دارم هنوز صدا یاده توئه



میخوام بفهمی حالمو خودت بیای سراغمو



دلم میخواد بهم بگی سوال بی جوابمو



گفتی نمیدونی چطور همیشه عاشق بمونی



بازم تلاشتو بکن این دفعه شاید بتونی



هوس نبوده بین ما تهمت ناروا نزن



خودم بهت پس میدادم دلی که می سپردی به من


"چشمای من "



چشای من دنبالته ...



دلم هنوز تو فکرته ..

تو راست ميگي

امشب
ميخواي بري بدون من

خيسه چشاي نيمه جون من

حرفام نميشه باورت

چيكار كنم خداياااااااا

راحت داري ميري

كه بشكنم عشقم

بذار نگات كنم يكم شايد

باهم بمونه دستاي ما

بجون تو

ديگه نفس نمونده واسه ي من

نرو توهم ديگه دلم رو نشكن

دلم جلو چشات داره ميميره

نگام نكن

بذار دلم بمونه روي پاهاش

فقط يذره اخه مهربون باش

خدا ببين چه جوري داره ميره


اره تو راست ميگي كه بد شدم


اروم ميگي كه جون به لب شدم


امشب بمون اگه بري چيزي درست نميشه


ساده نميشه بي خبري بري عشقم


بگو نميشه بگذري از من


بگو كنارمي هميشه


ترو خدا ببين چه حالييم نگو كه ميري


دلم ميخواد كه دستامو بگيري


نرو بدون تو شكنجه ميشم


پيشم بمون


ديگه چيزي نميگم اخريشه


كسي واسه من شبيه تو نميشه يمون


الهي من برات بميرم

" شاید بپرسی از خودت"


شاید بپرسی از خودت کجام و در چه حالیم
برای دل خوشیت میگم خوش باش عزیزم عالیم
اما حقیقت اینه که بدون تو شکسته ام
رو مرز مرگ و زندگی بدون تو نشسته ام
شاید بپرسی از خودت چی شد کجا رفته صدام
حق بده بهم که بعد تو نخوام با دنیا راه بیام
شاید بپرسی از خودت چی شد که بی نشون شدم
برای دل کندن ازت ندیدی نصف جون شدم

شاید بپرسی از خودت کجام و در چه حالیم
برای دل خوشیت میگم خوش باش عزیزم عالیم
اما حقیقت اینه که بدون تو شکسته ام
رو مرز مرگ و زندگی بدون تو نشسته ام
شاید بپرسی از خودت چی شد کجا رفته صدام
حق بده بهم که بعد تو نخوام با دنیا راه بیام
شاید بپرسی از خودت چی شد که بی نشون شدم
برای دل کندن ازت ندیدی نصف جون شدم

آدمکش....
این بار تو انتخاب شدی برای کشتن صدام
اجیر شده دست هوس به قیمت اشک چشام
عادت شده راحت بکش فکر عذاب من نباش

قلبم نمی ترسه بزن نگاه نکن به گریه هاش

بزن بزن آدمکش بزن تو با بی رحمی

بزن که من راحت شم از این وجود زخمی

بزن بزن آدمکش این اولین بارم نیست

گریم به حال دلته این گریه از رو غم نیست

اجیر شده دست هوس به قیمت اشک چشام

عادت شده راحت بکش فکر عذاب من نباش

قلبم نمی ترسه بزن نگاه نکن به گریه هاش

یادته




یادته گفتی کنار من میمونی

یادته چقدر میگفتی شاید از من دل بکنی

یادته میگفتم تا ابد دیگه مال منی

حالا داری میری میبینی که دارم من جون میکنم

تو رو خدا بگو دروغه من و این جور پس نزنم عشقم

تو رو خدا نذار بگن به من تو دنیای اونی

تو رو خدا نذار بگن که کنارمن نمیمونی

نمیدونی اگه بری دلم 2روزه میمیره

تو رو خدا بمون نذار دل بهونه بگیره

یادته برات نوشتم دلم از غصه پره

یادته میگفتی دلت واسم غم میخوره

ولی حالا نگاهت مثل اون روز نمیشه

میگفتی دیگه نمیشه بمونم تا همیشه عشقم...
چطور دلت امد بري بعد هزارتا خاطره
تاوان چي را من ميدم اينجا كنار پنجره


چطور دلت اومد بري چطور تونستي بد بشي
تو اوج بي كسيم چطور تونستي ساده رد بشي


چطور دلت مياد با من اينجوري بي مهري كني
شايد همين الان تو هم داري به من فكر مي كني

چطور دلت اومد که من اينجوري تنها بمونم
رفتي سراغ زندگيت نگفتي شايد نتونم

دلم سبك نشود ازت دلم هنوز مي خواد بيايي
حتي با اينكه مي دونم شايد ديگه منو نخوايي

بزار كه راحتت كنم از توي رويات نمي رم
مي خوام كنار پنجره به يادت آروم بميرم

soksok بازدید : 56 یکشنبه 24 مهر 1390 نظرات (0)
روشهای موثر برای رسیدن به خودباوری

باور کردن خود یکی از اولین قدم ها به سمت موفقیت است. اگر به خودتان اعتماد نداشته باشید، موفق شدن در کارها خیلی سخت می شود.

مراحل

1. یک شعار برای خود انتخاب کنید و هر روز آنرا برای خودتان تکرار کنید. (شعار من : ايمان ، هدف ، برنامه ، تلاش ، پشتكار ، خلاقيت)

2. یاد بگیرید که نظر شما تنها نظری است که اهمیت دارد. افکار و نظرات بی اهمیت دیگران را کنار بگذارید. فقط خودتان هستید که باید واقعیت زندگی را برای خود آشکار کنید.

3. در محل کار، مدرسه یا خانه نظرات خود را بیان کنید. وقتی در ارتباطات خود با دیگران مطیع و سلطه پذیر نباشید آنوقت به خود و نظراتتان اعتماد و اطمینان پیدا می کنید.

4. همه چیز را امتحان کنید حتی اگر ندایی در ذهنتان بگوید که ممکن نیست. حتی کوچکترین پیروزی ها می تواند به شما اعتبار ببخشد و باعث شود دفعه بعدی که با یک مشکل یا هدف روبه رو شدید بیشتر به خودتان اعتماد کنید.

5. رفتارهای دفاعی را کنار بگذارید. وقتی به خودتان می گویید که نمی توانید به یک هدف خاص در زندگیتان برسید، قبل ازاینکه حتی تلاشی کرده باشید اجازه می دهید که شکست بخورید. پس این رفتارها را کنار بگذارید و همیشه متضاد این را به خودتان دیکته کنید.

6. دور و برتان را با افرادی پر کنید که تحسینشان می کنید. وقتی با کسانی هستید که افراد موفقی هستند بیشتر می توانید خودتان را باور کنید. از این افراد کمک بخواهید تا به شما نشان دهند که چطور برای رسیدن به اهدافشان تلاش کرده اند.

7. برای خودتان هدف تعیین کنید. وقتی هدف داشته باشید کنترل در دستان شماست.

8. باید تشخیص دهید که چه موقع به هدفتان می رسید تا به بالا بردن اعتماد به نفستان کمک کند.

9. دلیل شکستتان را پیدا کنید. برای هر کسی پیش می آید که نتواند به هدفی دست پیدا کند اما اگر از شکست هایتان درس بگیرید احتمال موفقیتتان بیشتر می شود.

10. برای قضاوت درمورد موفقیتتان انتظارات واقع بینانه داشته باشید. قبل از اینکه برای دویدن آمادگی جسمانی لازم را پیدا نکرده باشید نباید از خودتان توقع داشته باشید که بتوانید 4 کیلومتر را بدوید.

11. به انتقادات گوش دهید اما اجازه ندهید متقاعدتان کند که کمتر از آن چیزی هستید که واقعا هستید. بعضی منتقدان برای بزرگ تر جلوه دادن خودشان دوست دارند شما را خرد کنند اما خیلی های دیگر هم هستند که توصیه های انتقادی بسیار خوب در اختیارتان می گذارند که به کمک آن می تواند خودتان را ارتقاء دهید.

12. وقت و انرژیتان را به دیگران اختصاص دهید. وقتی اینکار را می کنید، فیدبک مثبت از طرف مقابل دریافت می کنید و احترام آنها را به دست می آورید. با این روش خودتان هم کم کم احترام بیشتری برای خودتان قائل خواهید شد.

13. خودتان را باور کنید تا بهترین باشید.

نکات

· اجازه ندهید دیگران اعتماد به نفستان را پایین بیاورند.

· اگر کسی به شما گفت که فلان کار را نمی توانید بکنید، حرفش را باور نکنید.

· نقاط منفیتان را مثل هدف تیراندازی بدانید و تا می توانید به سمت آنها تیر شلیک کنید. این باعث می شود اعتماد به نفستان بالا رود.

هشدارها

· قبل از اینکه خودتان را باور کنید باید خودتان را بشناسید. باید بدانید که چه چیز برای شما بهتر عمل میکند.

· اگر می خواهید به خودتان ایمان پیدا کنید باید خوب با زیر و بم شخصیتتان آشنا شوید
soksok بازدید : 67 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

خدایا مرا آنگونه که تو میخواهی بگردان نه آنگونه که من میخواهم

soksok بازدید : 65 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

یک روز بارانی گنجشکی روی شاخه های درخت خسته از تمام بدیهای دنیا نشسته بود و هیچ نمیگفت تمام فرشته ها از دیدن آن ناراحت میشدند وبه خدا میگفتن که او چرا حرف نمیزند وناراحت است خدا در جواب گفت که حرفهای اورا من میشنوم باز فرشتگان گوش کردند و هیچ نشنیدند آخر گنجشک لب به سخن گشود وگفت خدایا روی این شاخه درخت من لانه ای داشتم که طوفان آنرا ویران کرد مگر من چه کرده بودم که تو چنین کردی . لحظه ای سکوت سراسر عرش را فرا گرفت وهیچ صدایی نبود تا اینکه خداوند گفت تو در خواب آرامی بودی که یک مار از درخت به قصد جان تو از درخت بالا می آمد به باد دستور دادم تا با آخرین سرعت بوزد که وزش باد همانا ودور شدن خطر از تو همانا پس ای گنجشک بدان که گاهی اوقات اگر لحظه ای به تو سخت میگذرد از دشمنی یا بدی ما نیست بلکه از دوست داشتن ما است در همان لحظه تمام فرشتگان شروع به گریه کردن وگنجشک مات ومبهوت از این لطف خدا سکوت کرد

soksok بازدید : 38 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

یک روز وقتی تنها در پس کوچه های شهر تاریک قلبم بی آنکه کسی صدای فریاد تنهاییم را بشنود در حال سجده به معشوق خود فریاد تنهایی سر دادم و گریه کردم ولی باز کسی گریه مرا ندید اشکهایم خشک شد باز کسی روی گونه هایم مسیر خشک شده آنرا ندید همه جا سرد وتاریک وسکوت وحشتناکی حکمفرما بود تا اینکه عشق با تمام گرمیش آمد و یخهای تنهایم را ذوب کرد و تنهایم را به شادی مبدل کرد ولی هنوز چراغهای شهر قلبم در دوردستها روشن نشده بود که گرمای سوزان عشق خاموش گردید ومن باز تنها شدم ولی این بار خاطرات ماند ومن و......................................................

soksok بازدید : 56 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

در دور دستهای جاده از هم گسیخته عشق باز نعره بر تنهایی دلا سر دادیم باز گریه های بی اشک معنای ظاهری عشق شد باز محبتهای دروغین راه در چشمها گشود باز لبهای خیس طعنه بر خشکی نمود وهزاران بار نخلهای بی سر معجزه شوره زار نفرت شد وهزاران بار همه انگار شروع یک پایان شدیم . خسته از دیدار هم همبستر دریا شدیم و شاید هم مثل یک خاطره ما هم یک رویا شدیم .رویایی که آغازش کلام دوست داشتن بود کلامی که معنایش سادگی بود ویا سادگی که رویای خیس خاطره بود.............................ادامه دارد.

soksok بازدید : 45 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

آرزوی ساده زیستن نقشی است که محتاج خوب دیدن است نگاهی به وسعت آسمانها با فریادها و تکبیر عشق آرمانها وامیال درست زیستن است وبا باور درست رابطه ها مرز عاطفه هاست و گاه عاطفه ها پلی برای رابطه ها . مرز میان خوب بودن با بد بودن به پهنای عمل ما بستگی داردو عملی که زندانی خوب یابدی بودن توجه در ذات آدمی دارد . شهر عشق آرزوی هر خوبی است که تشنه سرابها نباشد و همیشه پشت دورترین و بلندترین دیوارها یکی همیشه به یادش باشد.

soksok بازدید : 47 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)


لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره می‌شود، می‌تواند لشکر شیران را که توسط یک گوسفند اداره می‌شود، شکست دهد.
«نارسیس»
*
------------------------------
برای کشتن یک پرنده یک قیچی کافی است.لازم نیست آن را در قلبش فرو کنی یا گلویش را با آن بشکافی. پرهایش را بزن ... خاطره پریدن با او کاری می کند که خودش را به اعماق دره‌ها پرت کند .
------------------------------
هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته میشود، دری دیگر باز می‌شود ولی ما اغلب چنان به در بسته چشم می‌دوزیم که درهای باز را نمی‌بینیم.
«هلن کلر»
----------------------------------
برای پخته‌شدن کافیست که هنگام عصبانیت از کوره در نروید.
------------------------------
همیشه بهترین راه را برای پیمودن می‌بینیم اما فقط راهی را می پیماییم که به آن عادت کرده ایم.
«پائولو کوئلیو»
----------------------------------
اندیشیدن به پایان هر چیز، شیرینی حضورش را تلخ می کند. بگذار پایان تو را
غافلگیر کند، درست مانند آغاز.
-------------------------------
هیچ‌کس آنقدر فقیر نیست که نتواند لبخندی به کسی ببخشد؛ و هیچ کس آنقدر ثروتمند نیست که به لبخندی نیاز نداشته باشد.
--------------------------
بمانيم تا کاری کنیم، نه اين كه کاری کنیم تا بمانیم.
«دکتر شریعتی»
------------------------------
---------------------------------
آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به‌زودی موفق می‌شود، ولی او می‌خواهد خوشبخت‌تر از دیگران باشد و این مشکل است. زیرا او دیگران را خوشبخت‌تر از آنچه هستندتصور می کند.
-------------------------------
---------------------------------
تاریخ یک ماشین خودکار و بی‌راننده نیست و به‌تنهایی استقلال ندارد، بلکه تاریخ
همان خواهد شد که ما می‌خواهیم.
«ژان پل سارتر»
------------------------
بهترین اشخاص، کسانى هستند که اگر از آن‌ها تعریف کردید خجل شوند، و اگر بد گفتید، سکوت کنند.
«جبران خلیل‌جبران»
---------------------------------
مشکلی که با پول حل شود، مشکل نیست، هزینه است!!!!
-----------------------------
در زندگی از تصور مصیبت‌های بی‌شماری رنج بردم که هرگز اتفاق نیفتادند.
-------------------------
ساده‌ترین کار جهان این است که خود باشی و دشوارترین کارجهان این است که کسی
باشی که دیگران می‌خواهند.

--

soksok بازدید : 52 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

اما بحث داغ انرژی ها!

تمام اتفاق هایی که دور و بر ما میوفته، نتیجه ی انرژی هاست.
دوست مون انرژی!
شغل مون انرژی!
همسر مون انرژی!
اتفاقات، دونه دونه، انرژی!


دوستان عزیز قانونی داریم در فیزیک به اسم قانون "دوبروی"!

قانون دوبروی به زبان ساده میگه که:

هر ذره در حال ساطع کردن مدام انرژی از خود است.


خودکار ، مداد، پرده، بدن من و شما و خلاصه همه چیز در حال ساطع کردن مداوم انرژی از خودشون هستند.


این انرژی ها چه هستند؟ چه کار می کنند؟

بحث مفصلی است که تا جایی که به تکنیک های موفقیت مربوط میشه، براتون توضیح میدم.


از این انرژی ها حتی عکس و فیلم تهیه شده که می بینید :

دستگاه عکاسی از هاله های انرژی

هاله های انرژی انسان


بیمارستان میلاد تهران دوربینی رو خریداری کرده که از انرژی های اطراف بدن بیماران تصویر برداری می کنه و با توجه به تحلیل اون انرژی میشه تشخیص داد که عضو بیمار و گستردگی بیماری چطور هست


در ادامه ویژگی هاله ها را بررسی خواهیم کرد! هاله های انرژی انسان دو ویژگی دارند که این دو ویژگی رو بقیه انرژی ها ندارند.


1) انرژی بدن من و شما قابل هدایت به یک سمت مشخص است.

اگر به چیز مشخصی فکر کنیم انرژی ما به سمت اون چیز مشخص میره.
خیلی وقت ها میشه که به کسی زنگ می زنیم و میگه:
- "چه خوب شد زنگ زدی!"
- " داشتم بهت زنگ می زدم!"
- "داشتم بهت فکر می کردم!"
- "حلال زاده!"
- "دل به دل لوله کشی شده!"

و نکته فوق العاده جالبش اینه که من به محض اینکه به شخص خاصی در هر جای دنیا که فکر کنم انرژی های من بلافاصله به سمت اون حرکت می کنه و بلافاصله به او میرسد بدون سپری شدن زمان. اصلا مهم نیست که من ایران باشم و طرف مقابل آمریکا باشه. در فیزیک به این میگن "جهش کوانتومی".
یعنی انرژی ما از زمان عبور می کند.
پس به محض اینکه ما به چیزی فکر کنیم انرژی ما پیش او حاضر است.

یه وقتایی دارین تو خیابون راه میرید. حس می کنید که یکی داره نگاه تون می کنه. برمی گردید می بینید که واقعا داره نگاه تون می کنه. شما چطور حس کردی که یکی داره نگاه تون می کنه؟ قبول دارین کسی که به شما نگاه می کنه، داره به شما فکر هم می کنه؟

انرژی اون شخص رو دریافت می کنید و نتیجه ی تحلیلی که مغز شما از اون انرژی می کنه، میشه حس شما. شکل پر رنگ این رو میگن "تله پاتی" که آدم ها یاد می گیرن با تبادل انرژی فکر همدیگه رو بخونن.

2) انرژی من و شما مثبت و منفی میشه ولی انرژی اجسام همیشه خنثی است.

اگر ما حالمون خوب باشه، اگر آرام باشیم، اگر داریم مهر ورزی می کنیم، اگر داریم لطفی می کنیم، اگر داریم دعا می خونیم

انرژی ما مثبت است.

اگر حالمون بد باشه، اگه داریم غر میزنیم، اگه داریم بد و بی راه میگیم، اگه عصبانی هستیم، اگه استرس داریم، اگه نگران هستیم، اگه اضطراب داریم

انرژی ما منفی است.

و اما انرژی اجسام خنثی است ولی انرژی من و شما میتونه انرژی اجسام رو هم مثبت و منفی بکنه.


آدم هایی که مثبت هستن (فکر های خوب می کنن – روحیه عالی دارن) انرژی شون مثبت است.

آدم هایی که منفی هستن (روحیه داغونی دارن) انرژی شون منفی است.


یکی از بحث های مهم موفقیت اینه که:

تا جایی که میتونی "از آدم های منفی حذر کن"

و تا جایی که می تونی "بچسب به آدم های مثبت"

چرا؟

چون انرژی اونها روی من و شما اثر می گذارد.

آدم مثبت دیدی، چی کار می کنی؟ بچسب بهش!
آدم منفی هم دیدی، در رو!

چون "افسرده دل، افسرده کند انجمنی را"

یک ماه با یه آدم غرغرو راه برو، بعد از یک ماه خودت هم راه میری، غر میزنی.

قدیم یه موضوعی بود به نام "مجاورت". اگر عارفی و یا پهلوانی بود، عده ای به نام "مرید و نوچه" دور و بر اینها بودن. این مرید ها و نوچه ها همش حس خوبی داشتن. این حس خوب به خاطر چی بود؟
به خاطر انرژی فوق العاده مثبت اون عارف و پهلوان!

هاله های انرژی در پیرامون دو قسمت از بدن ما تراکم بیشتری دارند.
چشم ها و دست ها.


دوست من زمانی که:
- حالمون خوب نیست
- عصبانیم
- غر میزنیم
چشم های ما دروازه ی انتقال انرژی منفی اند.


دوست من وقتی حالت خوب نیست حق نداری وارد خونه بشی.

به محض اینکه شما با حالت منفی وارد خونه میشی و شروع به سلام کردن به دیگران می کنید، انرژی منفی رو از طریق چشم هاتون به اعضای خونه منتقل می کنید. نتیجه این میشه که نیم ساعت بعد یا دارید میزنید تو سر همدیگه یا هر کدوم خسته و کوفته و داغون یه گوشه خونه ولو شدید!

اول کیسه زباله انرژی های منفی رو بذار پشت در، بعد وارد شو.


یه خانمی در تهران تعریف می کرد می گفت:
"
من تو خونه مون یه دونه گلدون داشتم و این گلدون رو خیلی دوست داشتم. یه سفر 4 ماهه پیش اومد که من مجبور شدم برم آمریکا و به خواهرم گفتم که من که میرم مسافرت تو هر روز بیا و این گلدون رو آب بده. خواهرم هم قبول کرد. من رفتم سفر و اومدم دیدم گلدون خشک شده! من به خواهرم میگم تو گلدون رو آب ندادی و اون میگه به خدا آب دادم!
"
من گفتم:
"
من حق رو به خواهرتون میدم. قول میدم که به گلدونه آب داده.
"
بعد از خواهرش پرسیدم:
"
خانم محترم، از خونه تون که بیرون میومدی و یه مسافت طولانی رو می رفتی که بری و یه گلدون رو آب بدی، خداییش چپ چپ گلدونه رو نگاه نمی کردی؟
"
خواهرش گفت: "دقیقا یه همچین حالتی داشتم."
گفتم "شما با انرژی منفی چشمت، گل رو خشک کردی!"

عکس این هم صادق است.
وقتی حالمون خوبه، چشم های ما دروازه انتقال انرژی های مثبت است.
وقتی حالتون بده، به عزیزاتون نگاه نکنید.
وقتی حالتون خوبه، تا می تونید به عزیزاتون نگاه کنید.


هلند بزرگترین صادر کننده ی گل جهان است. دانشمندای هلندی تستی رو انجام دادن. بچه های مهد کودکی رو بردند در مزارع گل و گفتن شما در بین مسیر هایی که بین ردیف های گل وجود داره بازی کنید و راه برید و بدوید ولی به گل ها صدمه نزنید.


دیدند جاهایی که بچه ها رو بردن و بچه ها اونجا بازی کردند، گل های اونجا هم با نشاط تر شدند و هم شاداب تر، و زود تر همرشد کردند. نتیجه ی تحقیقات شون رو به دولت هلند اعلام کردند.


هلند بخشنامه ای رو داد به مهد کودک ها که هر مهد کودک موظف است هفته ای یک روز، مهد کودک رو تعطیل کنه و بچه ها رو ببره در مراکز پرورش گل و بچه ها اونجا بازی کنن.

دوستان عزیز، چشم های ما اگه حالمون خوب باشه، دروازه ی انتقال انرژی مثبت است و اگر حالمون بد باشه، دروازه ی انتقال انرژی منفی است.


و اما چشم زخم چیست؟

وقتی ما از درون حالمون خراب و از بیرون می خوایم نشون بدیم حالمون خوبه، نتیجه چیزی میشه به نام چشم زخم!

مثلا:
من یه نوزاد دارم، هر چی میدم میخوره، لپ از لپ دونش نمیزنه بیرون! مثل آدم های استخونی. میرم خونه فامیل. اون ها یه نوزاد دارن هم سن نوزاد من، ولی لپش مثل دو تا هلو! اونم از این هلو زعفرونی ها! میرم لپش رو میکشم و میگم "تپل مپل عمو چطوره؟" ولی تو دلم میگم "بچه بترکی! چی میدن تو میخوری!


وقتی از درون حالتون بد باشه و از بیرون بخواید نشون بدید که حالتون خوبه، چشم های ما منفی ترین انرژی های ممکن رو از خودشون ساطع می کنن.


من 20 ساله کارمند یک اداره ام. همین جور کارمند موندم. پسر عموم 5 ساله اومده توی اون اداره استخدام شده. پسر عموی من پارتی داره توی اون اداره و بعد از 5 سال بهش حکم "معاون مدیر کل" دادن! من 20 ساله اونجام ولی هنوزم کارمندم! از این گل ها دیدین که انقدر بزرگه که آدم پشتش دیده نمیشه! یه دونه از اون گل ها میخرم و میرم دم در اتاق پسر عمو، در میزنم میگم:
"پسر عمو مبارکه! حقت بود! لیاقتش رو داری! خدا رو شکر یکی از خاندان ما به جایی رسید!"
تو دلم دارم چی میگم؟ "بمیری الهی! حق من رو خوردی!"


زمانی که از درون حال مون خراب و از بیرون میخوایم نشون بدیم که حال مون خوبه، چشم های ما منفی ترین انرژی های ممکن رو از خودشون ساطع می کنه و اون انرژی منفی یه اتفاقاتی رو رقم می زند که ما بهش میگیم "چشم زخم"!


دوستان چشم خیلی قدرتمند است. مرتاض ها یه کارایی می کنن با چشم! مثلا با چشم به قطاری که داره با سرعت 80 کیلومتر میره نگاه می کنن و قطار یه دفعه متوقف میشه! این توقف ناگهانی قطار هم چشم زخم است!


پس چشم زخم وجود داره برای رفع این چشم زخم چه بکنیم؟

بعضی ها میگن نعل اسب به خودت آویزون کن!
بعضی ها میگن عینک به خودت آویزون کن!
بعضی ها میگن نمک بزار تو جیبت!
بعضی ها ...
بعضی ها ...
بعضی ها ...


و اما انرژی دست ها

بیشترین مقدار انرژی در دست ها است. بیشترین مقدار انرژی رو اول دست ها دارن و بعد چشم ها. تا به حال کسانی رو که انرژی درمانی می کنن دیدید؟

با چی انجام میدن؟
با دست.
چرا؟
چون بیشترین مقدار انرژی در کف دو دست است.

ما وقتی یه جایی از بدن مون درد می گیره، روش دست میزاریم و بعدش هم درد مون آروم میشه.

در حقیقت خودمون داریم به خودمون انرژی میدیم، بدون اینکه متوجه بشیم!

در آمریکا یه عده نوزادانی رو انتخاب کردن و به مادرها شون گفتن که روزانه حداقل 20 دقیقه این بچه ها رو نوازش کنید.
بچه هایی که نوازش میشدن، نفخ شکمشون، بی تابی هاشون، چیزهایی که بچه های کوچک رو در این سن اذیت میکنه و باعث گریه شون میشه، به شدت کمتر از بقیه بچه ها شد!

دوستان بچه هایی که زود به دنیا میان رو میگن "نارس" و این بچه ها رو میزارن توی دستگاه تا به رشد مطلوبی برسن و زنده بمونن. اما متاسفانه بیشتر این بچه ها می میرند!


در آمریکا تحقیق جالبی شد، از مادران بچه های نارس خواستند که روزانه در کنار محفظه ی شیشه ای قرار بگیرند و از سوراخ هایی که در محفظه وجود داره سر و بدن بچه شون رو نوازش کنن.
نتیجه تحقیق نشون داد که مرگ و میر بچه های نارسی که توسط مادرشون نوازش میشدن فوق العاده کمتر از بچه های نارسی بود که نوازش نمی شدند!
چرا؟

چون این بچه ها انرژی مثبت رو از طریق دست های مادرانشون دریافت می کردن. و این قضیه به صورت کاملا علمی اثبات شده که نوازش سر کودکان در رشد مغز اون ها شدیدا تاثیر مثبت دارد.


پس لطفا بچه ها و عزیزان تون رو نوازش کنید!

soksok بازدید : 75 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

پمپی، شهری که ناپدید شد و مردمی که سنگ شدند

** دیدن این تصاویربه کودکان توصیه نمی شود **

این مَرد وحشتزده آخرین نفسهایش را کشیده، شاید چشمانش

را گرفته تا شاهد لحظات وحشتبار آخرین نباشد… اما چرا ؟

شهر پمپی، شهری در ایتالیای اِمروزی یا روم باستان در روز ۱۹ اوت سال ۷۹ میلادی در پی فعالیت آتشفشانی کوه وزوو که ۲۸ ساعت ادامه داشت به زیر ۶ متر کوهی از مواد مذاب و خاکستر آتشفشانی رفت. حادثه آنقدر ناگهانی روی داد که همه چیز در شهر به همان حالت که در اثنای زندگی روزمره بود دست نخورده ماند و امروز دقیقا به همان گونه که دو هزار سال پیش بودند باقی است. گویی زمان منجمد شده است.

این شهر به وسیله انفجارهای آتشفشانی کوه «وزوو» نابود شد. آتشفشان وزوو سمبل کشور ایتالیا و قبل از آن نشانه شهر ناپل است.

کوه آتشفشانی وزوو اگرچه طی دو هزار سال گذشته آرام بوده است اما نام آن را کوه اخطار گذارده اند. چنین نامی به دلیل فجایع و حوادثی بوده است که در تاریخ از این کوه به ثبت رسیده است. فاجعه ای که برای «سدوم و عمورا» روی داد شباهت زیادی به حوادث تخریب گر شهر پمپی داشته است. در سمت راست وزوو شهر ناپل و سمت شرق آن شهر پمپی قرار دارد. مذاب و خاکستر ناشی از فوران آتشفشانی که دو هزار سال پیش روی داد حیات را از این شهر برچید.

لب ها، چشمانش و پوست بدنش ذوب شده است، بجز جمجمه اَش تمامه سنگ شده است.

گویا آتشفشان در نهایت سکوت جان مردم را کنده است

به نظر می رسد این مرد در حال فرار بوده است

از ۲۰هزار نفر جمعیت پمپی دو هزار نفر ناپدید شدند و مابقی آرام آرام مذاب و به تلی از مجسمه های سنگی تبدیل شدند

جمعی از کودکان و بزرگسالان، منتظر قایقی بودند که هیچوقت نیامد

یکی جمع شده، یکی به پشت آرامیده – اما یکی بیدار شده و تا تکانی بخورد! جانش کنده شده است

متوجه هیچ نشده است، گویا ناگهان مواد بر رویش ریخته است که حتی نتوانسته است دستی تکان دهد

اعضای خانواده ای که در کنار هم مردندمواد مذاب کوه وزوو به آنی تمامی شهر را از نقشه منطقه جاروب کرد. جالب ترین جنبه این حادثه آن است که هیچ کس نتوانسته است در مقابل فوران آتشفشان وحشتناک وزوو بگریزد. یک خانواده در حال صرف غذا در یک لحظه تبدیل به سنگ شده اند. زوجهای بسیاری پیدا شدند که در حین انجام آمیزش جنسی تبدیل به سنگ شده بودند. صورت برخی از اجساد انسانهای سنگ شده که از داخل زمین کشف شده اند همچنان سالم و صحیح باقی مانده است. صورت آنها حالت گیج و منگ دارد

مردی که سر همسرش را در بغل گرفته و منتظر پایانند

پدر – فرزند – مادر

مرگ مردم پمپی در یک لحظه رخ داد، فاجعه هرچه بود، همه چیز به همان حالت اولیه و بدون تغییر باقیمانده است. در سال ۱۹۹۱ نیمی از این شهر از زیر خاکستر بیرون کشیده شد. هر ساله جمعیت زیادی از موزه طبیعی پمپی دیدن می کنند و این شهر به یکی از جاذبه های گردشگری ایتالیا تبدیل شده است

سگی که بیرون خانه ای زنجیر شده بود

همه خوابیده اند، همه سنگ شده اند، حتی کودکان شیر خوار

به نظر می رسد مرد بیدار شده و بویی برده، اما …



soksok بازدید : 71 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)
ماجرایی آموزنده : هیج مانعی در دنیا وجود ندارد!

پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش راشخم بزند اما این کار خیلی سختی بود .تنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد

پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام مشکلات من حل می شد من می دانم که اگر تو اینجا بودی مزرعه را برای من شخم می زدی
دوستدار تو پدر

پیرمرد این تلگراف را دریافت کرد
پدر, به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن , من آنجا اسلحه پنهان کرده ام
4 صبح فردا 12 نفر از مأموران Fbi و افسران پلیس محلی دیده شدند , و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اینکه اسلحه ای پیدا کنند
پیرمرد بهت زده نامه دیگری به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند ؟
پسرش پاسخ داد : پدر برو و سیب زمینی هایت را بکار، این بهترین کاری بود که از اینجا می توانستم برایت انجام بدهم

هیچ مانعی در دنیا وجود ندارد . اگر شما از اعماق قلبتان تصمیم به انجام کاری بگیرید می توانید آن را انجام بدهید
مانع ذهن است ، نه اینکه شما یا یک فرد کجا هستید

soksok بازدید : 58 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

ساده ترين ها و آسان ترين ها

آسان ترين راه آشنايي ،‌ يك سلام است ولي گرم و صميمي .

آسان ترين راه قدرداني ، يك تشكر ساده است ولي خالص و صميمانه .

آسان ترين راه عذر خواهي عدم تكرار اشتباه قبلي است .

آسان ترين راه ابراز عشق ، به زبان آوردن آن است .

آسان ترين راه رسيدن به هدف ، خط مستقيم است .

آسان ترين راه پول در آوردن آن است كه همواره در كارت رعايت انصاف را بكني .

آسان ترين راه احترام ، اجتناب از گزافه گويي و گنده گويي است .

آسان ترين راه جلب محبت آن است كه تو نيز متقابلا عشق بورزي و محبت كني .

آسان ترين راه مبارزه با مشكلات روبه روشدن با آن هاست نه فرار .

آسان ترين راه رسيدن به آرامش آن است كه سالم و بي غل و غش زندگي كني .

آسان ترين دوستي هميشه بهترين دوستي نيست ، اين را به خاطر بسپار .

آسان ترين بحث ، بحث درباره چيزهاي خوب و اميدوار كننده است .

آسان ترين برد ، آن است كه خود را از پيش بازنده نداني .

ساده ترين راه خوب زيستن ، ساده زيستن است .

آسان ترين راه دوري از گناه آن است كه هميشه بداني چيزي به نام وجدان داري .

ساده ترين و در عين حال با ارزش ترين عشق ، بي رياترين آن است .

آسان ترين راه بودن ، آن است كه حس بودن هميشه در وجودت شعله ور باشد .

آسان ترين راه راحت بودن آن است كه خودت را همان طور كه هستي بپذيري و در همه حال خودت باشي .

و بالاخره ساده ترين راه خوشبخت زيستن آن است كه همان طور كه براي خودت ارزش قايلي براي ديگران نيز ارزش قايل شوي

بدون توجه به موقعيت طرف مقابل .

حالا كمي مكث كنيد و ببينيد به همين راحتي مي توانيد آسان و ساده روزگار را به خوشي سپري كنيد .

soksok بازدید : 65 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

شخصی روزی با خدا مكالمه ای داشت:خداوندا!دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شكلی هستند؟ خداوند آن مرد را به سمت دو در هدایت كرد و یكی از آن ها را باز كرد‍؛مرد نگاهی به داخل انداخت.درست در وسط اتاق یك میز گرد بزرگ وجود داشت كه روی آن یك ظرف خورش بود و آن قدر بوی خوبی داشت كه دهانش آب افتاد. افرادی كه دور میز نشسته بودند بسیار لاغر و مریض حال بودند.به نظر قحطی زده می آمدند. آن ها در دست خود قاشق هایی با دسته ی بسیار بلند داشتند كه این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر كدام از آن ها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر كنند. اما از آنجایی كه این دسته ها از بازوهایشان بلندتر بود، نمی توانستند دست شان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند. مرد با دیدن صحنه ی بدبختی و عذاب آن ها غمگین شد. خداوند گفتتو جهنم را دیدیآن ها به سمت اتاق بعدی رفتند و خداوند در را باز كرد. آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود. یك میز گرد با یك ظرف خورش روی آن، كه دهان مرد را آب انداخت. افراد دور میز، مثل جای قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه ی كافی تپل و قوی بودند، می گفتند و می خندیدند .آن شخص گفتنمی فهمم»خداوند جواب داد:ساده است!فقط احتیاج به یك مهارت دارد! می بینی؟ اینها یاد گرفته اند كه به همدیگر غذا بدهند، در حالی كه آدم های طمعكار تنها به خودشان فكر می كنند.»«

soksok بازدید : 67 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

هر کودکی

با اين پيام

به دنيا می آيد

که خدا

هنوز

از انسان نوميد نيست.

سروده ای کوتاه و عميق از رابيندرانات تاگور شاعر بزرگ هند

soksok بازدید : 53 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

-مثلث برمودا و عجایب آن

مثلث برمودا محلی است وهم‌انگیز که در آن صدها هواپیما و کشتی در هوا و دریا ناپدید شده‌اند. بیش از هزار نفر در این منطقه وحشت گم شده‌اند، بدون اینکه حتی یک جسد یا قطعه پاره‌ای از یک هواپیما یا کشتی مفقود شده ، به جا مانده باشد.
● موقعیت مثلث برمودا
مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایره‌ای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا ۸۰ درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌گردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی‌شود.
در غرب اقیانوس اطلس، در آن سوی سواحل جنوب شرقی ایالات متحده ، ناحیه ‌ای وجود دارد که به شکل مثلث است . این ناحیه از برمودا در شمال آغاز می‌شود و تا قسمت جنوبی فلوریدا امتداد می‌یابد ، سپس از سمت شرق با گذشتن از جزایر باهاما و پورتوریکو،به طول جغرافیایی ۴۰ درجه به سمت غرب کشیده می‌شود و دوباره به برمودا باز می‌گردد.
این ناحیه که به مثلث برمودا معروف است ،در لیست رازهای ناشناخته جهان به مکانی اضطراب انگیز وباور نکردنی به ثبت رسیده است . در این مکان بیش از صدها هواپیما وکشتی بدون آنکه کوچکترین اثری از آنان باقی بماند ، ناپدید شده‌اند .اغلب این حوادث از سال ۱۹۴۵ به بعد روی داده است ،و در طول ۲۶ سال اخیر بیش از ۱۰۰۰نفر در این ناحیه از جهان جان خود را از دست داده اند ، بی آنکه حتی اثری از جسد یکی از آنها یا نشانه ای از بقایای هواپیماهاو کشتی‌های ناپدید شده باقی مانده باشد .
وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف می‌کند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو می‌گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر می‌گردد.
این محل فتنه‌انگیز و تقریبا باور نکردنی اسرار غیر قابل توصیف جهان را به خود اختصاص داده است. مثلث برمودا نامش را در نتیجه ناپدید شدن ۶ هواپیمای نیروی دریایی همراه با تمام سرنشینان آنها در پنجم دسامبر ۱۹۴۵ کسب کرد. ۵ فروند از این هواپیماها به دنبال اجرای ماموریتی عادی و آموزشی ، در منطقه مثلث ، پرواز می‌کردند که با ارسال پیامهایی عجیبی درخواست کمک کردند. هواپیمای ششم برای انجام عملیات نجات ، به هوا برخاست که هر شش هواپیما به طرز فوق‌العاده مشکوکی مفقود شدند.
آخرین پیامهای مخابره شده آنها با برج مراقبت حاکی از وضعیت غیر عادی ، عدم روییت خشکی ، از کار افتادن قطب نماها یا چرخش سریع عقربه آنها و اطمینان نداشتن از موقعیتشان بود. این در حالی بود که شرایط جوی برای پرواز مساعد بود و خلبانان و دیگر سرنشینان افرادی با تجربه و ورزیده بودند. با وجود مدتها جستجو هیچ اثری از قطعه شکسته ، لکه روغن ، آثاری از اجسام شناور ، خدمه یا تجمع مشکوکی از ه‌ها دیده نشد. هیچ حادثه‌ای چه قبل و چه بعد از آن ، تا این حد حیرت‌آورتر از ناپدید شدن دسته جمعی هواپیماهای مذکور نبوده است. در حوادثی مشابه در این منطقه ‌قایقها و کشتیهایی مفقود شده‌اند (قربانیان مثلث برمودا)، در برخی موارد هم فقط خدمه و سرنشینان ناپدید گشته‌اند.

soksok بازدید : 76 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

-

نخستین دانشگاه شناور جهان در نیوزلند پهلو گرفت

نخستین کشتی دانشگاهی جهان در ادامه حرکت خود دراقیانوس های جهان به اوکلند نیوزلند وارد شد.
این کشتی که "کشتی پژوهشگر" نام دارد دانشگاهی شناور بر سطح اقیانوس های جهان است که بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ دانشجو در آن مشغول به تحصیل هستند.
این کشتی دارای سه استخر بزرگ، دو سالن ژیمناستیک و چندینرستوران و ۹ سالن برگزاری کنفرانس و سخرانی است و تقریبا نظیر دانشگاههای جهان ازامکانات رفاهی و آموزشی مدرنی برخوردار است.
بر اساس گزارش کانال سه تلویزیون نیوزلند، دانشجویانی که در این کشتی مشغول به تحصیل هستند از ۳۵ کشور جهان بوده ودر کلاس هایی که ۱۹ استاد دانشگاهی آنها را اداره می کنند حضور پیدا می کنند.
براساس برنامه ریزی های صورت گرفته در بنادری که کشتی توقف می کند پروژه های آکادمیک مختلفی نیز اجرا می شود.
دوره های تحصیلی در این دانشگاه شناور ۱۶ هفته ای بوده و برای شرکت در آن هزینه ای معادل ۲۶ هزار دلار باید پرداخت شود.
مقاصد بعدی این دانشگاه شناور سیدنی در استرالیا و شانگهای چین اعلام شده است.

خبرگزاری مهر

soksok بازدید : 48 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

امام صادق(ع):

در انجیل آمده است که عیسی (علیه السلام) عرض کرد:

بارخدایا، صبح یک گردۀ نان جو و شب گرده‌ای دیگر مرا روزی فرما

و بیش از این روزی‌ام مده که دچار طغیان شوم...

التماس دعا

soksok بازدید : 40 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

روزگاری مردی فاضل زندگی می‌کرد. او هشت‌سال تمام مشتاق بود راه خداوند را بیابد؛ او هر روز از دیگران جدا می‌شد و دعا می‌کرد تا روزی با یکی از اولیای خدا و یا مرشدی آشنا شود.

یک روز هم‌چنان که دعا می‌کرد، ندایی به او گفت به‌جایی برود. در آن‌ جا مردی را خواهد دید که راه حقیقت و خداوند را نشانش ‌خواهد داد. مرد وقتی این ندا را شنید، بی‌اندازه مسرور شد و به ‌جایی که به او گفته شده بود، رفت. در آن ‌جا با دیدن مردی ساده، متواضع و فقیر با لباس‌‌های مندرس و پاهایی خاک‌ آلود، متعجب شد.

مرد آن اطراف را کاملاً نگاه کرد اما کس دیگری را ندید. بنابراین به مرد فقیر رو کرد و گفت:

روز شما به ‌خیر. مرد فقیر به ‌آرامی پاسخ داد: "هیچ‌وقت روز شری نداشته‌ام."

پس مرد فاضل گفت: "خداوند تو را خوشبخت کند."

مرد فقیر پاسخ داد: "هیچ‌گاه بدبخت نبوده‌ام."

تعجب مرد فاضل بیش‌‌تر شد: "همیشه خوشحال باشید."

مرد فقیر پاسخ داد: "هیچ‌گاه غمگین نبوده‌ام."

مرد فاضل گفت: "هیچ سر درنمی‌آورم. خواهش می‌کنم بیش‌تر به من توضیح دهید."

مرد فقیر گفت: " با خوشحالی این‌کار را می‌کنم. تو روزی خیر را برایم آرزو کردی درحالی‌که من هرگز روز شری نداشته‌ام زیرا در همه‌حال، خدا را ستایش می‌کنم. اگر باران ببارد یا برف، اگر هوا خوب باشد یا بد، من هم‌چنان خدا را می‌پرستم. اگر تحقیر شوم و هیچ انسانی دوستم نباشد، باز خدا را ستایش می‌کنم و از او یاری می‌خواهم بنابراین هیچ‌گاه روز شری نداشته‌ام.

تو برایم خوشبختی آرزو کردی در حالی‌که من هیچ‌وقت بدبخت نبوده‌ام زیرا همیشه به درگاه خداوند متوسل بوده‌ام و می‌دانم هرگاه که خدا چیزی بر من نازل کند، آن بهترین است و با خوشحالی هر آن‌چه را برایم پیش‌بیاید، می‌پذیرم. سلامت یا بیماری، سعادت یا دشمنی، خوشی یا غم، همه‌ هدیه‌هایی از سوی خداوند هستند.

تو برایم خوشحالی آرزو کردی، در حالی‌که من هیچ‌گاه غمگین نبوده‌ام زیرا عمیق‌ترین آرزوی قلبی من، زندگی‌کردن بنا بر خواست و اراده‌ی خداوند است."

soksok بازدید : 44 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

خداوندا
مرا واسطه عشق خود میان آدمیان کن
تا آنجا که نفرت است عشق را ارزانی کنم

آنجا که تقصیر وگناه است ببخشایم
آنجا که تفرقه وجدایی است پیوند بزنم

آنجا که خطاست راستی را هدیه کنم
آنجا که شک است ایمان بدهم
آنجا که نومید است امید شوم
آنجا که ظلمت است چراغی برافروزم

آنجا که غم است شادی به پا کنم
خداوندا
باشد که بیشتر تسلی دهم تا تسلی یابم
در پی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن

در پی دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن
زیرا با دادن است که می گیریم

با فراموشی خویشتن است که خویشتن را می یابیم
با بخشیدن است که بخشوده می شویم
وبا مردن است که زنده می شویم

soksok بازدید : 53 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

حکایت عشق حکایت جالبی است فراموشدگان هیچگاه فراموش کنندگان

را فراموش نخواهند کرد .

* تو ای معنای انتظار یک لحظه بایست ، دیوانه شدن به خاطرت کافی نیست،
لطف کن یک لحظه بایست و فقط یک جمله بگو :
" تکلیف دلی که عاشقش کردی چیست ؟! "


* بازی روزگار را ببین تو چشم میزاری و من قایم میشم، تو یکی دیگه رو پیدا می کنی و من برای همیشه گم می شم .

* غربت را نباید در الفبای شهر جستجو کرد همین که عزیزت نگاهش را به دیگری فروخت تو غریبی .

* رفتی و ندیدی که چه محشر کردم، با اشک تمام کوچه ها رو تر کردم،دیشب که سکوت خانه دلگیرم کرد، وابستگی را به تو باور کردم .

*نبودن تو حتی تا ابد ندیدن تو هرگز بهانه ای نمی شود برای از یاد بردن تو من از این پس به همه عشق جهان میخندم به هوس بازی این بی خبران می خندم من از آن روز که دلدارم رفت به غم و شادی این بی خبران می خندم

* * *

* اگر مرا دوست داری به درگاه خدا دعا کن صبح از رختخواب برنخیزم.

* اگر ستاره ها از ظلم با خبر بودند هرگز پدیدار نمیشدند و تو ای پرنده شادی و سرور اگر از حالم با خبر بودی لبخند را به دیروز می سپردی.

* کاش خدا به اشکهای کودکانه ام رحم می کرد،کاش تو زار زدنم را می دیدی و سفر را فراموش می کردی کاش هنوز در کنارم بودی تا روزهایم را یکی یکی در تو خلاصه کنم. کاش...

*زمانی که متولد شدم به من آموختند دوست بدار ولی حالا که دیوانه وار دوست می دارم می گویند
فراموش کن آیا این است راه و رسم زندگی ...

*دزدی بلد نبودم حتی با کلیدی که در دستم بود فقط دربهای پشت سرم را قفل کردم تمام من را تو از من دزدیدی گناه من این بود که فقط دوستت داشتم

* نمیدانستی از تاریکی میترسم همیشه سیاه می پوشیدی داشتم به تاریکی عادت میکردم سفید پوشیدی و رفتی

* اگر کسی را دوست داری آزادش بگذار اگر سوی تو بازگشت مال توست در غیر این صورت هیچ گاه معنی بودن نمی دهد

هی فلانی
شاید قبول جهان آنچنان که هست آغاز زندگیست...


نبسته ام به كس دل نبسته كس به من دل *** چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ز من هر آنكه او برد چو دل به سينه نزديك *** به من هر آنكه نزديك از او جدا جدا من
نه چشم دل به سويي نه باده در سبويي *** كه تر كنم گلويي به ياد آشنا من
ستاره ها نهفتم در آسمان ابري *** دلم گرفته اي دوست هواي گريه با من

soksok بازدید : 78 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

♥من 2 تا تو را دوست دارم ... یکی این دنیا ... یکی اون دنیا ...

♥تمام محبتت را به پای دوستت بریز اما نه تمام اعتمادت را ...

عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلند تر خواهد بود

♥رنگین کمان پاداش کسی است که تا آخرین قطره زیر باران می ماند

♥ از شمع آموختم که :ایستاده بمیرم بی صدا بمیرم به پای دوست بمیرم

♥از زندگی هر آنچه لیاقتش را داریم به ما میرسد نه آنچه که آرزویش را داریم

♥ زندگی 3 ایستگاه دارد!
عشق...جدایی....و مرگ آقا قربونت ایستگاه اول پیاده می شم

♥اگه یه روز سراغم رو گرفتی و ازم خبری نشد سری بهم بزن احتمالا بهت احتیاج دارم

♥خوشبخت ترین فرد كسی است كه بیش از همه سعی كند دیگران را خوشبخت سازد
در نگاه كسانی كه پرواز را نمی فهمند ، هر چه بیشتر اوج بگیری كوچكتر خواهی شد


soksok بازدید : 50 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)




بنام تو اي ارام جان نا ارامم


شب است و سكوت است و ماه است و من
فغان و غم و اشك و آه است و من

شب و خلوت و بغض نشكفته ام
شب و مثنوي هاي ناگفته ام

شب و ناله هاي نهان در گلو
شب و ماندن استخوان در گلو

من امشب خبر مي كنم درد را
كه آتش زند اين دل سرد را

بگو بشكفد بغض پنهان من
كه گل سر زند از گريبان من

مرا كشت خاموشي ناله ها
دريغ از فراموشي لاله ها

كجا رفت تأثير سوز دعا
كجايند مردان بي ادعا!؟

كجايند شورآفرينان عشق!؟
علمدار مردان ميدان عشق

كجايند مستان جام الست
دليران عاشق، شهيدان مست

همانان كه از وادي ديگرند
همانان كه گمنام و نام آورند


soksok بازدید : 52 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)

تلخترین خاطره فرهاد شیرین بود...

یکی از دوستان خوبم که لطف فرموده وبا اخلاص متن بالا را به عنوان پیام برای من فرستادن از ایشون کمال تشکر را دارم وبا اجازه من هم میخواهم ادامه مطلب را به عنوان درد دل برای دوستان بنویسم..................یاحق

اسم :فرهاد . جرم :عاشقی پاک وبی ریا . محکومیت :تنها ماندن و به یاد شیرین سوختن و ساختن . آشنایی با او : از زمانی که به من گفتن انسان و درس عاشقی را به من آموختن .

اعتراف : از زمانی که با نگاهی دیگر خودم را باور کردم و یاد گرفتم که مثل انسان دوست بدارم هر چیز زیبا را

داستان : این روزها یکی بود یکی نبود برای همه ما خاطره ای بیش نیست ولی با این همه ما دلامونو به داستانها خوش کردیم . خوب بهتر است که از مطلب زیاد دور نشویم و بپردازیم به ادمه مطلب . چرا کسی که امروزه عاشق میشه همه میگن دیوانه است مگر دوست داشتن را میتوان به عنوان دیوانگی خطاب کرد ویا دوست داشتن را میتوان از نظر ارزش اینقدر پایین آورد . مگر گناه است کسی دیگری ویا چیزی را که مثبت است را دوست بدارد

یک روز بارانی وقتی که دور از هیاهوی خاطره ها و تنها دور از خودم به خودم می اندیشیدم و به صدای درون قلبم که بیگناه در ظلمت بی عدالتی روز وشبهام میسوخت مینگریستم و به فریادهای دردناک عشق درون وجودم که تمنا بر آن داشت که بدون یاد آن لحظه ای نباشم مانده بودم چه کنم . تمام وجودم را آتش عشق شیرین میسوزاند . عشقی که از خیلی مقدسات مقدستر بود . عشقی که حاضر بودم جانم را فدایش کنم تا لحظه ای او باشد وبماند

همه جا سرد بود ومردمی را میدیدم که در سرما مانده بودند و انگار که دلشان برای گرما تنگ نشده بود حتی ذره ای از گرما خبر نبود . باز در سرما مانده بودم و در فکر یارم که اندیشه سبز زندگیم بودم .همه دنیا برام مثل شب تاریک بود ولی با این حال وقتی فکر شیرین تو تنهاییام و یا وقتی که تو جمع هستم منو تنها رها نمیکنه . همه باهم شدن انگار میخواهند او را دلبر زیبایم را از فکر من بیرون کنند . خیلی داد زدم و التماس کردم که منم مثل شما انسانم دل دارم همه باز مسخره کردند گفتم تو را به خدا شیرینم را تمام وجودم را از من دور نکنید باز فایده نداشت . به من گفتند اگر اورا دوست داری باید او را فراموش کنی . باز گریه امانم نمیداد با زبان بی زبانی نگاه کردم که معجزه عشق را ببینم اما باز تو دنیای به این بزرگی دنیا هم با من نبود ........................................................................

پایان قسمت اول

نویسنده : فرهاد

soksok بازدید : 46 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)
همزمان با ادامه درگیریها میان دولت انتقالی و گروههای مسلح و در پی قحطی در سومالی تنها در دو ماه گذشته بیش از 200 هزار نفر آواره شدند و گزارشهای بسیاری درباره تجاوز به زنان گزارش می شود.

کمیسر ارشد حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرده که در جریان درگیریهای وحشیانه میان دولت انتقالی با حمایت کشورهای غربی و سربازان اتحادیه آفریقا و گروههای مسلح به خصوص اعضای گروه الشباب و در پی بدترین قحطی و خشکسالی در این کشور در دهه های گذشته بیش از 200 هزار نفر تنها در دو ماه اخیر آواره شدند و صدها نفر کشته و زخمی شدند.

آژانس پناهندگان سازمان ملل نیز چهار اردوگاه را در مرز اتیوپی با سومالی برای اسکان آوارگان که شمار آنها به بیش از 120 هزار نفر رسیده تاسیس کرده است. گفته می شود که قحطی و گرسنگی زندگی حدود 12 میلیون نفر را در شاخ آفریقا تحت تاثیر قرار داده است.

موسسه "تامسون رویترز" در پژوهشی اعلام کرد که افغانستان بدترین مکان برای زنان بوده و پس از آن هند، کنگو، پاکستان و سومالی در جایگاه دوم تا پنجم قرار دارندو همواره گزارشهای بسیاری در خصوص تجاوز، میزان بالای فقر و کشتن کودکان در این کشورها گزارش می شود.

زنان سومالیایی سالها قربانی درگیری در کشور خود بودند و قطحی باعث بدتر شدن این اوضاع نابسامان شده است. اگرچه کمک های بسیاری از سوی جامعه بین الملل به مردم جنوب و مرکز سومالی می شود اما اوضاع افرادی که در اردوگاهها در مرز کنیا و اتیوپی به سر می برند، بسیار تیره است.

تصویر زیر پسر بچه ای را در اردوگاه آوارگان در حومه شهر موگادیشو پایتخت سومالی نشان می دهد که از سوء تغذیه رنج می بردو مادر با در آغوش گرفتن فرزند خود سعی می کند تا به دردهای وی التیام بخشید.

تصویر زیر یک کودک سومالی را در اردوگاه "تاواکال" در "گالکایو" در شمال ایالت "پونتلند" را نشان می دهد که در حال بازی کردن است. درگیریها در جنوبو مرکز سومالی باعث شده تا مردم برای نجات خود متحمل سختی های بسیاری شوند و با فرزندان خود به سوی مناطقشمالی فرار کنند.

تصویر زیر کودکی را نشان می دهد که در اردوگاه "وردیکلی" در شهر موگادیشو پایتخت سومالی مشغول غذا خوردن است.

این تصویر مادری را نشان می دهد که حاضر است خود رنج و مشقت های فراوانی را به امید آسودگی خاطر فرزندش تحمل کند. این مادردر حال حمام کردن فرزندش در اردوگاهی در حومه شهر موگادیشواست که به دلیل نبود آب کافی، غذا و پناهگاه در پی درگیریها میان نیروهای دولتی و شبه نظامیان خود را به این اردوگاه رسانده است.

در این اوضاع نابسامان، زنان و کودکان سومالی متحمل بیشترین فشارهای روانی هستند، زنان که محروم از ساده ترین امکانات بوده بدون حضور همسران خود سختی های زندگی را به دوش می کشند.

این تصویر یک زن و دو فرزندش را نشان می دهد که در اردوگاه پناهندگان در سومالی به سر می برند.

این تصویر پسربچه ای را نشان می دهد که به دلیل گرسنگی و سوء تغذیه در آغوش مادر گریه می کند.

مادر سومالیایی در حال دادن غذا به پسر بچه شش ماهه خود دراردوگاه دجاهلیدر شمال شرق کنیا است که از سوء تغذیه رنج می برد. سومالی چهارشنبه گذشته بار دیگر صحنه درگیری شبه نظامیان گروه الشباب وابسته به القاعده و نیروهای دولتی بود و در جریان آن 14 نفر کشته و دههافرد دیگرزخمی شدند و همین درگیریها باعث شد تا افراد بیشتری در پایتخت سومالی آواره شوند.

با وجود ارسال کمک های بشردوستانه به سومالی هر روز صدها نفر از مردم این کشور جان خود را از دست می دهند و انتظار نمی رودکه این بحران در روزهای آتی پایان یابد واز سوی دیگر خطر ابتلا به انواع بیماریهای مسری از جمله وبا، مالاریا و سرخک افزایش یافته است.

FunSara.Com | فان سرا دات کام

تن آدمی شریف است به جان آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

وای خدای من ................

soksok بازدید : 74 شنبه 23 آذر 1280 نظرات (0)
نکاتی درباره دوستی و دوست یابی
نکاتی درباره دوستی و دوست یابی



یكی از مباحث بسیار مهم در مسائل اجتماعی، میزان و نحوه ارتباط انسانها و به عبارتی، دوستیها و روابط دوستانه با یكدیگر است. انسان از انتخاب دوست ناگزیر است و محتاج به دوست. نكته‎ مهم در این میان، تأثیر بسیار زیاد دوست بر شخصیت انسان است كه در ایات قرآن كریم و روایات معصومان علیهم‌السلام، به این موضوع اشاره شده است.
در سوره فرقان خداوند حال برخی ظالمان را این‌گونه بیان می‎دارد: ‹‹(روز قیامت) روزی است كه می‎بینی ظالم (از شدت حسرت) دست خود را می‌گزد و (می‎گوید:) ای‌كاش با فلان شخص دوست نمی‎شدم!››
امیر المؤمنان سلام الله علیه می‎فرماید: كسی كه شخصیت او بر شما مشتبه شد و از دین او اطلاعی نداشتید، به دوستانش نگاه كنید؛ اگر آنان از اهل دین خدایند، پس آن شخص نیز بر دین خداست، ولی اگر دوستان وی بر غیر دین خدا بودند پس بدانید كه او نیز هیچ بهره‎ای از دین خدا ندارد1.
در مورد دوست، در احادیث مطالب زیادی بیان شده، اما در این گفتار به فضل خداوند متعال با استفاده از ایات نورانی قرآن كریم، برخی شرایط و ملاكهای انتخاب دوست را بیان می‎داریم.

1.ایمان

از نگاه قرآن كریم میزان شخصیت انسانها رابطه مستقیمی با اعتقادات آنها دارد. كسی كه از گوهر با عظمت ایمان بی‎بهره باشد، شخصیت وی در حدی نخواهد بود كه ارزش رفاقت و دوستی را داشته باشد تا انسان بخواهد طرح دوستی با چنین كسی بریزد:
یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنْ الْحَقِّ ممتحنه/1 ؛ ای كسانی كه ایمان آورده‎اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید. شما به آنان اظهار محبت می‎كنید؛ در حالی كه آنها به آنچه از حق برای شما آمده، كافر شده‎اند.

2.احترام به مقدسات و مسائل دینی

یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنْ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِیاءَ … وَإِذَا نَادَیتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا مائده/ 57ـ 58 ؛ ای كسانی كه ایمان آورده‎اید! افرادی كه ایین شما را به باد استهزا و بازی می‌گیرند ـ از اهل كتاب و مشركان ـ ولی خود انتخاب نكنید… آنها هنگامی كه (اذان می‎گویید و مردم را) به نماز فرامی‎خوانید، آن را به مسخره و بازی می‎گیرند.
در این دو ایه‎ شریف خداوند صراحتاً از دوستی با كسانی كه دین مسلمانان را به باد سخریه و استهزا می‎گیرند، نهی فرموده است و به عنوان مثال و ذكر مصداق، بحث اذان را مطرح می‎فرماید.2

3. راستگویی

یكی از مصادیق مهم اخلاق در زندگی انسان، صداقت و راستگویی است؛ چرا كه در حقیقت دروغ خود نوعی نفاق است و در ایات و روایات بسیار مذموم شمرده شده است و حتی در برخی از روایات كلید تمامی گناهان، دروغ بیان شده است.3 در رفاقت و دوستی نیز انسان یكی از ملاكهایی كه باید در نظر داشته باشد، صداقت و راستی دوست است:
یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ توبه/ 119؛ ای كسانی كه ایمان آورده‎اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید.
در تفسیر این ایه شریف آمده است: «صداقت شرط و ملاك اساسی دوستی است و اگر به دوست و همراه انسان، صدیق گفته شده است، به‌خاطر صداقت او در رفتارش با دوست خود است».

4.دوستی دوطرفه

اگر انسان قصد دوستی با كسی را دارد، باید ببیند كه ایا طرف مقابل هم متمایل به این دوستی هست یا نه؟
هَا أَنْتُمْ أُوْلَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا یحِبُّونَكُمْ آل‌عمران/ 119؛ شما كسانی هستید كه آنها را دوست می‎دارید، اما آنها شما را دوست ندارند.
آری، اگر دوستی یك‌طرفه باشد، باعث ذلت و خواری می‎گردد و هرگز برای انسان سودمند نخواهد بود
چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی
كه یك سـر مهـربـونی دردسـر بی

5.هماهنگی ظاهر و باطن

همیشه افرادی در جامعه وجود دارند كه هزار رنگ‎اند؛ یعنی با هر كسی همان‌گونه سخن می‎گویند وبرخورد می‎كنند كه او می‎پسندد و هیچ هدف خاصی را دنبال نمی‎كنند و به هر رنگی كه منافع مادی‎شان اقتضا كند، درمی‎ایند كه خطر این افراد نیز بسیار زیاد است.
وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیكُمْ الْأَنَامِلَ مِنْ الغَیظِ آل‌عمران/ 119؛ و هنگامی كه شما را ملاقات می‎كنند، (به دروغ) می‎گویند: ایمان آورده‎ایم، اما هنگامی كه تنها می‎شوند، از شدتِ خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان می‎گزند.

6. خیرخواه بودن

خداوند متعال در قرآن كریم مؤمنان را از دوستی با برخی گروهها همانند اهل كتاب، كفار و منافقین برحذر می‎دارد و تعدادی از خواسته‎ها و انگیزه‎های شوم و پست آنان را این‌گونه بیان می‎فرماید:
یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَایأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَاعَنِتُّمْ آل‌عمران/118؛ ای كسانی كه ایمان آورده‎اید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نكنید؛ آنها از هر گونه شر و فسادی درباره‎ شما كوتاهی نمی‎كنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید.

7.خوش اخلاقی

یكی از دستورهای دین مبین اسلام، خوش اخلاقی با دیگران است كه جایگاه بسیار والایی را داراست. خوش اخلاقی ،هم دوستیها را پایدار می‎سازد و هم در جذب دیگران به سمت خود تأثیر فوق العاده‎ای دارد:
ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَینَكَ وَبَینَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِی حَمِیمٌ فصلت/ 34؛ بدی را با نیكی دفع كن، ناگاه (خواهی دید) همان كس كه میان تو و او دشمنی می‌كند، گویی دوستی گرم و صمیمی است.
در مقابل، تحمل نكردن دیگران و تندخو بودن، باعث می‎شود آنان از اطراف انسان پراكنده شوند؛ حتی اگر انسان، بهترین مخلوقات و پیامبر باشد:
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنْ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ آل‌عمران/ 159؛ به (بركت) رحمت الهی، در برابر آنان (=مردم) نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراكنده می‎شدند.

8.طرح دوستی با جنس مخالف ممنوع

یكی از نیازهای انسان كه در دوران جوانی ظهور و بروز پیدا می‎كند، ازدواج است كه در قرآن كریم از جنبه‎های متفاوتی مورد بحث قرار گرفته است. در این زمینه یكی از موضوعاتی كه قرآن كریم تأكید زیادی بر آن دارد، پاك بودن پسر و دختر قبل از ازدواج است: مُحْصَنَاتٍ غَیرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ نساء/25 ؛پس آنها (زنان پاكدامن از بردگان) را با اجازه‎ صاحبان آنان تزویج نمایید و مهرشان را به خودشان بدهید، به شرط آنكه پاكدامن باشند، نه به‌طور آشكار مرتكب زنا شوند و نه دوست پنهانی بگیرند.
مُحْصِنِینَ غَیرَ مُسَافِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ مائده/5 ؛ و زنان پاكدامن از مسلمانان و زنان پاكدامن از اهل كتاب حلال‌اند، هنگامی كه مهر آنان را بپردازید و پاكدامن باشید، نه زناكار و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید.
در این دو ایه خداوند از طرح دوستی با جنس مخالف نهی فرموده است. در ایه‎ اول سخن از ترك دوستی دختران با پسران است و در ایه‎ دوم ممنوع بودن دوستی پسران با دختران مطرح شده است.
در مورد این دو ایه 3 نكته قابل دقت است:
1.«أخدان» جمع خِِدن، به معنی دوست است؛ اما دوستیهایی كه دو ویژگی دارند: یكی اینكه پنهانی هستند و دیگری اینكه منشأ این نوع دوستیها شهوت و هوای نفس است.
2.علت جمع آمدن كلمه »أخدان« در ایه این است كه وقتی كسی برای فحشا و از روی شهوت دوست برمی‎گزیند، به یكی یا دوتا قانع نخواهد بود؛ چرا كه نفس انسانی وقتی به دنبال شهوات و خواسته‎های خود برود، حد توقف ندارد»4
3.در این‌گونه دوستیها صداقت نیست؛ چرا كه قرآن دوستیهایی را كه بر اساس صداقت باشد، »صدیق« می‎نامد و تعبیر به خدن فقط در این دو ایه آمده است.

9.سربلندی در آزمایشها

همیشه گفتار انسانها و ظاهر آنان با عمل و باطن آنها مطابق نیست و برای كشف حقیقت یكی از بهترین راهها امتحان و آزمایش است؛ همان‌گونه كه خداوند در برخی موارد به مؤمنان دستور به امتحان و آزمایش داده است تا زمینه برای تصمیم‎گیری صحیح فراهم شود:
یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمْ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِایمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ ممتحنه/10 ؛ ای كسانی كه ایمان آورده‎اید! هنگامی كه زنان با ایمان به عنوان هجرت نزد شما ایند، آنها را آزمایش كنید ـ خداوند به ایمانشان آگاه‎تر است ـ هرگاه آنان را مؤمن یافتید، آنها را به‌سوی كفار بازنگردانید.
بنابراین با توجه به حساس بودن بحث دوستی، وظیفه‎ای كه انسان در موضوع انتخاب دوست بعد از احراز شرایط فوق دارد، این است كه با آزمودن دوستِ خویش، صداقت و واقعی بودن و ساختگی نبودن آن شرایط را به دست آورد.

راههای آزمایش دوست

در روایات ما چند معیار برای تشخیص حقیقی بودن اعمال و رفتار دوست بیان شده است كه به تعدادی از آنها اشاره می‎كنیم:
حساسیت نسبت به نماز اول وقت؛
امانتداری؛
مضایقه نكردن از داراییهای خود و دوست را شریك مالی خود دانستن؛
سه بار عصبانی كردن او (اگر در اوج عصبانیت از حدود دوستی تجاوز نكرد، شایسته‎ی دوستی است)؛
میزان همراهی با دوست هنگام بروز سختیها و مشكلات.
نكته‎ای كه در این قسمت شایان ذكر می‌باشد، این است كه این آزمایش در مراحل اولیه‎ انتخاب دوست باید انجام شود تا انسان از دارابودن شرایط دوستی به اطمینان برسد و این‌گونه نیست كه انسان همیشه و در همه‎ حالات و موقعیتها در صدد آزمایش دوستش باشد. بنابراین وقتی به اطمینان دست یافت، دیگر نیازی به آزمودن دوست نیست.

تعداد صفحات : 9

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 16
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 183
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 226
  • بازدید ماه : 361
  • بازدید سال : 1,442
  • بازدید کلی : 34,000
  • کدهای اختصاصی
    تبليغات X

    http://parskids.rozblog.com/ http://7film.rozblog.com/ http://nimakarimi.rozblog.com/ http://sevenkel.rozblog.com/ http://persianha.rozblog.com/ http://filmkade.rozblog.com/ http://b2shop.rozfa.com/ http://mori.rozblog.com/ http://a4f5d5.rozblog.com/ http://yallfa.rozblog.com/ http://addore.rozblog.com/ http://xlxx.rozblog.com/ http://yalesarat.rozblog.com/ http://laliga1011.rozblog.com/ http://solate.rozblog.com/ http://biamusic.rozblog.com/ http://home.rozblog.com/ http://syma.rozblog.com/ http://silver.rozblog.com/ http://addto.rozblog.com/ http://hd124.rozblog.com/ http://dezfullcity.rozblog.com/ http://hkamrantyo.rozblog.com/ http://goluas.rozblog.com/ http://zazbazi.rozblog.com/ http://golshan.rozblog.com/ http://goodgogo.rozblog.com/ http://soroushi.rozblog.com/ http://hma.rozblog.com/ http://9876.rozblog.com/ http://ijklo47.rozblog.com/ http://hsoran.rozblog.com/ http://mashinyadak.rozblog.com/ http://haup.rozblog.com/ http://biatomusic.rozblog.com/ http://boomboom.rozblog.com/ http://hotdl.rozblog.com/ http://ashgh.rozblog.com/ http://sepeid.rozblog.com/ http://parsa-filme.rozblog.com/ http://mehdi_sharafifard.rozblog.com/ http://smsaks.rozblog.com/ http://3k30.rozblog.com/ http://website.rozblog.com/ http://mino-soft.rozblog.com/ http://javagpg.rozblog.com/ http://nice20.rozblog.com/ http://kajhoo-sport.rozblog.com/ http://croquis.rozblog.com/ http://zanteua.rozblog.com/ http://kasebi.rozblog.com/ http://haddadweb.rozblog.com/ http://sweetlove.rozblog.com/ http://sallam.rozblog.com/ http://zolal.rozblog.com/ http://alirezamobinii.rozblog.com/ http://sahar_haftegi.rozblog.com/ http://worldcup.rozblog.com/ http://3dsmax.rozblog.com/ http://golkhoneh.rozblog.com/ http://windows2011.rozblog.com/ http://dish.rozblog.com/ http://music2rap.rozblog.com/ http://saeedmusic.rozblog.com/ http://erfan24.rozblog.com/ http://otagh18.rozblog.com/ http://parsiresane.rozblog.com/ http://fesal.rozblog.com/ http://nader.rozblog.com/ http://sokoot70.rozblog.com/ http://robomax.rozblog.com/ http://mahde2011.rozblog.com/ http://firenear.rozblog.com/ http://googler.rozblog.com/ http://niyardownload.rozblog.com/ http://fifty.rozblog.com/ http://shaparakesiah.rozblog.com/ http://mehdi_nagde_film.rozblog.com/ http://pey100.rozblog.com/ http://2jumong2mohiol.rozblog.com/ http://alice.rozblog.com/ http://raper.rozblog.com/ http://moharam.rozblog.com/ http://nnnnnnnnnnnnnnnnnnn.rozblog.com/ http://sanbi.rozblog.com/ http://abyar.rozblog.com/ http://xbax440.rozblog.com/ http://tmgraphic.rozblog.com/ http://pesaraktanha.rozblog.com/ http://meysam_77.rozblog.com/ http://digital1.rozblog.com/ http://avadis.rozblog.com/ http://321.rozblog.com/ http://aghooshemarg.rozblog.com/ http://divoone-bazar.rozblog.com/ http://araby.rozblog.com/ http://maryachi.rozblog.com/ http://atdownload.rozblog.com/ http://taz.rozblog.com/ http://tote.rozblog.com/ http://qermez.rozblog.com/ http://bazbox.rozblog.com/ http://tiparty.rozblog.com/ http://ano76.rozblog.com/ http://gonbady5.rozblog.com/ http://fragi.rozblog.com/ http://iran24.rozblog.com/ http://tepba.rozblog.com/ http://asmfamil.rozblog.com/ http://topolmopol.rozblog.com/ http://javaniraniy.rozblog.com/ http://tazeha.rozblog.com/ http://par30land.rozblog.com/ http://eshghekhamush.rozblog.com/ http://18haaa.rozblog.com/ http://nightcode.rozblog.com/ http://amirlove.rozblog.com/ http://maziyar61.rozblog.com/ http://esuperstar.rozblog.com/ http://eshgfa.rozblog.com/ http://bandarabbasi.rozblog.com/ http://razoramz.rozblog.com/ http://matalbemofid.rozblog.com/ http://fullwallpapers.rozblog.com/ http://m-ali2music.rozblog.com/ http://pasokh.rozblog.com/ http://welldosad.rozblog.com/ http://boskabad.rozblog.com/ http://myfreedownload2.rozblog.com/ http://bbfun.rozblog.com/ http://bookfa.rozblog.com/ http://michlove.rozblog.com/ http://nelyy.rozblog.com/ http://arrangerband.rozblog.com/ http://farbod7676.rozblog.com/ http://flowers.rozblog.com/ http://arash99.rozblog.com/ http://love99.rozblog.com/ http://mobileme.rozblog.com/ http://fazmideh.rozblog.com/ http://persiangfx.rozblog.com/ http://doostema.rozblog.com/ http://b-sampad.rozblog.com/ http://moviran.rozblog.com/ http://ataair.rozblog.com/ http://avahang.rozblog.com/ http://movieshop.rozblog.com/ http://hirad.rozblog.com/ http://ozveyat.rozblog.com/ http://mds.rozblog.com/ http://hoseindeban.rozblog.com/ http://bestpic.rozblog.com/ http://manotoclub.rozblog.com/ http://mohioll.rozblog.com/ http://mahdihosein.rozblog.com/ http://monji313.rozblog.com/ http://rapbnd.rozblog.com/ http://download-house.rozblog.com/ http://cinema1.rozblog.com/ http://salami.rozblog.com/ http://laghzesh.rozblog.com/ http://javanpasand.rozblog.com/ http://herat.rozblog.com/ http://dhch.rozblog.com/ http://dlsama.rozblog.com/ http://akssara.rozblog.com/ http://malake-jonob.rozblog.com/ http://soratdownlod.rozblog.com/ http://manga.rozblog.com/ http://mybeauty.rozblog.com/ http://move.rozblog.com/ http://box20.rozblog.com/ http://narsis.rozblog.com/ http://looti7.rozblog.com/ http://alireza-vahid.rozblog.com/ http://loveali.rozblog.com/ http://2011moosa.rozblog.com/ http://birjand.rozblog.com/ http://intothearrival.rozblog.com/ http://dow.rozblog.com/ http://levelorn.rozblog.com/ http://shiva530.rozblog.com/ http://sadegh_shahvaran.rozblog.com/ http://yek-del.rozblog.com/ http://tabassoma.rozblog.com/ http://chaldoran.rozblog.com/ http://fartur.rozblog.com/ http://1zfarsi1.rozblog.com/ http://kharegi.rozblog.com/ http://lcsc_project.rozblog.com/ http://love-wall.rozblog.com/ http://shahrokh.rozblog.com/ http://mahmood1404.rozblog.com/ http://ame20.rozblog.com/ http://sas.rozblog.com/ http://love-u.rozblog.com/ http://shahvar.rozblog.com/ http://iran11.rozblog.com/ http://savach.rozblog.com/ http://iran11.rozblog.com/ http://directory.rozblog.com/ http://raikala.rozblog.com/ http://isatis.rozblog.com/ http://mtowj.rozblog.com/ http://drfahmideh.rozblog.com/ http://www.ariahelp.rozblog.com/ http://mahsl.rozblog.com/ http://manshop.rozblog.com/ http://iransat.rozblog.com/ http://webhelp.rozblog.com/ http://firegoddess.rozblog.com/ http://golestmusic.rozblog.com/ http://firegoddess.rozblog.com/ http://assassinsofgames.rozblog.com/ http://fartur.rozblog.com/ http://rassul.rozblog.com/ http://pikaks2.rozblog.com/ http://bia2shomal.rozblog.com/ http://milandl.rozblog.com/ http://didar7.rozblog.com/ http://boyka.rozblog.com/ http://carwalls.rozblog.com/ http://emitis.rozblog.com/ http://funtem.rozblog.com/ http://sitykhatar.rozblog.com/ http://matinxx.rozblog.com/ http://shilasar.rozblog.com/ http://iran-joien.rozblog.com/ http://rahenejat.rozblog.com/ http://mikeal.rozblog.com/ http://xn--raz-juac.rozblog.com/ http://reza_mako_azaran.rozblog.com/ http://parisadownload.rozblog.com/ http://13524.rozblog.com/ http://chati.rozblog.com/ http://1370a.rozblog.com/ http://musicaal.rozblog.com/ http://pureblog.rozblog.com/ http://asgaraghaei.rozblog.com/ http://paygaheshrajaeisonqor.rozblog.com/ http://hoseinghelich.rozblog.com/ http://kilik.rozblog.com/ http://newversion.rozblog.com/ http://khoshmehro70.rozblog.com/ http://asheghe-tanha.rozblog.com/ http://hamedansampad.rozblog.com/ http://sasa.rozblog.com/ http://khandeh.rozblog.com/ http://kasper2.r98.ir/ http://98music4.r98.ir/ http://iraniankala.rozblog.com/ http://girllll.rozblog.com/ http://mehdi305.rozblog.com/ http://ahmad_good.rozblog.com/ http://x1x1.rozblog.com/ http://divxdl.rozblog.com/ http://rang.rozblog.com/ http://bia2mrs20.rozblog.com/ http://only4u.rozblog.com/ http://amirj2011.rozblog.com/ http://chavoshi13.rozblog.com/ http://sonnat.rozblog.com/ http://mikeal.rozblog.com/ http://tirandownload.rozblog.com/ http://shiayanali.rozblog.com/ http://golestmusic1.rozblog.com/ http://sega.rozblog.com/ http://t-o2011.rozblog.com/ http://easydownload.rozblog.com/ http://bandarmusic.rozblog.com/ http://music75.rozblog.com/ http://so_you_think_you_can_dance.rozblog.com/ http://emperatore.rozblog.com/ http://a42012.rozblog.com/ http://joke-picture.rozblog.com/ http://bia-bia2.rozblog.com/ http://englishclass.rozblog.com/ http://happycouple.rozblog.com/ http://network.rozblog.com/ http://mamasani.rozblog.com/ http://pedarkhandeh.rozblog.com/ http://pedarkhandeh.rozblog.com/ http://monje2012.rozblog.com/ http://muzic75.rozblog.com/ http://hamedmotamed.rozblog.com/ http://parisa_khoshgele.rozblog.com/ http://darkobpc.rozblog.com/ http://harrypotter90.rozblog.com/ http://win_rap.rozblog.com/ http://multi-et.rozblog.com/ http://paaeezan.rozblog.com/ http://mehdi1375.rozblog.com/ http://sarzaminshady.rozblog.com/ http://nokhody.rozblog.com/ http://pofaknamaki.rozblog.com/ http://behsam.rozblog.com/ http://patogh98ia.rozblog.com/ http://erfanandbahram.rozblog.com/ http://cheatbook.rozblog.com/ http://amirhoosing.rozblog.com/ http://technology.rozblog.com/ http://niazisoft.rozblog.com/ http://rmadridvsbarcelona.rozblog.com/ http://pinoq.rozblog.com/ http://oil.rozblog.com/ http://bia2rap28.rozblog.com/ http://omidazarkaman.rozblog.com/ http://nookia1.rozblog.com/ http://film2011.rozfa.com/ http://nookia1.rozblog.com/ http://rapermankord.rozblog.com/ http://1000download.rozblog.com/ http://behtarindanlodha.rozblog.com/ http://bi2download.rozblog.com/ http://hotdaily.rozblog.com/ http://bankemail.rozblog.com/ http://mosbatestan.rozblog.com/ http://ammar-rahbari.rozblog.com/ http://mosbatestan.rozblog.com/ http://ammar-rahbari.rzb.ir/ http://sajad-max2012.rozblog.com/ http://lord.rozblog.com/ http://musicdoon.rozblog.com/ http://vpn-free-vpn-free-vpn-vpn-por-sorat-vpn-test.rozblog.com/ http://pars20.rozblog.com/ http://birjandmusic.rozblog.com/ http://anee.rozblog.com/ http://relaxandcafe.rozblog.com/ http://mehmusic.rozblog.com/ http://islamreal.rozblog.com/ http://dlgame.rozblog.com/ http://de3.rozblog.com/ http://rahi.rozblog.com/ http://reyazi.rozblog.com/ http://mehrenjan.rozblog.com/ http://amarsazan.rozblog.com/ http://quran-school.rozblog.com/ http://freepost.rozblog.com/ http://androidha1.rozblog.com/ http://clickstar.rozblog.com/ http://behmovie.rozblog.com/ http://pican.rozblog.com/ http://sanatehghand.rozblog.com/ http://dmflinks.rozblog.com/ http://hjoke.rozblog.com/ http://97ia.rozblog.com/ http://dreamweaver.rozblog.com/ http://esn.rozblog.com/ http://winlearn.rozblog.com/ http://winlearn.rozblog.com/ http://joojoo99.rozblog.com/ http://shomare13.rozblog.com/ http://gooshnavaz1.rozfa.com/ http://parstools.rozblog.com/ http://thewwe.rozblog.com/ http://velayateshgh.rozblog.com/ http://laliga010011.rozblog.com/ http://metalman.rozfa.com/ http://30daat-music.rozblog.com/ http://amiesahra.rozblog.com/ http://songestan.rozblog.com/ http://lex.rozblog.com/ http://filtermovie.rozblog.com/ http://dustyabi.rozblog.com/ http://hotwall2.rozblog.com/ http://royalsabz.rozblog.com/ http://rexpet.rozblog.com/ http://kharidshop.rozblog.com/ http://film2day.rozblog.com/ http://zanashoyishop.rozblog.com/ http://verpiebutme1983.rozblog.com/ http://filter1.rozblog.com/ http://phisicdan.rozblog.com/ http://amoozgar.rozblog.com/ http://edari1945.rozblog.com/ http://wimax-irancell.rozblog.com/ http://tablighshoma.rozblog.com/ http://parsisearch.rozblog.com/ http://mehrdad-oladi.rozblog.com/ http://lordlogo.rozblog.com/ http://pooyamusic.rozblog.com/ http://themesaz.rozblog.com/ http://zorikh.rozblog.com/ http://poetry.rozblog.com/ http://iranema.rozblog.com/ http://hogft.rozblog.com/ http://p-gfa.r98.ir/ http://daftar.rozblog.com/